پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۴۴۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

و عاقل باشد و خود نیز دارای عائله کثیر باشد و صاحب فرزندان باشد، یا امید و امکان فرزند یافتن داشته باشد و مرتکب هیچ‌یک از معاصی کبیره نشده باشد. شرایط زنی که عنوان ستری می‌یافت قانونا چنین مقرر بود، که شوهر نداشته باشد و در طلب آن هم نباشد و کنیز کسی نباشد و از فاحشگی امرار معاش نکند و در خانواده دیگر سمت فرزند خواندگی نداشته باشد. زیرا که زنان جز در یک‌جا نبایستی «ستر» بشوند، ولی مرد می‌توانست دفعتا در چند خانواده سمت «فرزند خوانده» بگیرد[۱]. ستر فرزند بمجرد انتصاب باین سمت واجد حق ولایت تامه و اختیار مطلق نمی‌شد، نشانه این عنوان اخیر مراقبت در روشن نگاهداشتن آتش مقدس خانه بود[۲].

ستری بر سه نوع است: «ستر فرزند موجود» عنوان زن ممتاز یا دختر یگانه و بی‌شوهر است. نصب چنین زنی یا دختری بمقام ستری طبیعی است و لزوم قهری دارد و محتاج قانون خاص نیست. «ستر فرزند مخصوص» کسی را گویند، که از جانب متوفی قبلا باین سمت معین شده باشد و این اصطلاح در مقابل کسی است، که بعد از فوت آن شخص از طرف اقربا نصب شود. چنین کسی را ستر فرزند مجعول»[۳]گویند. «زن ممتاز» چون بیوه شد، باید مراقب امور خانواده باشد و مراسم دینی و امور خیریه را، که بر هر خانواده واجب است انجام دهد. باید دختران شوی خود را شوهر دهد و خواهران شوی را، اگر تحت قیمومتش باشند، پرستاری کند و مانند اینها. مشار الیها حق دارد، که قسمت بزرگی از دارایی متوفی را بمصارف شخصی خود برساند. اما بمحض اینکه دختری اختیار کرد، قدرت مادر تقسیم می‌شود و یک بهر به داماد تعلق می‌گیرد و این اختیار داماد وقتی افزوده


  1. دادستانی دینینگ، بخش ۵۷، فقره ۴-۲.
  2. ملخص مادیگان‌ی هزار داذستان، یونکر H. Junker، فرهنگ پهلویک (هدید رک ۱۹۱۲)، ص ۹۰.
  3. داذستان‌ی دینینگ، بخش ۶۸.