شد و حق نهادن تاج بر سر پادشاه[۱] و فرماندهی سوارهنظام یافت و این دو مقام در خانواده او موروثی شد. و نیز از حقوق او این بود، که میتوانست دیهیمی با سه رشته مروارید بدون طلا و جواهر دیگر در موقع ورود بدربار یا اطاق شاهی بر سر گذارد. ولرشک رئیس طایفه ممتاز دیگری را عهدهدار نصب جواهرات سلطنتی بر لباس پادشاه قرار داد. طایفه ممتاز دیگری هم بود، که مستحفظین خاصه پادشاه، از آن اختیار میشدند. سایر مقامات از قبیل میرشکاری پادشاه و مباشرت انبار گندم و ریاست تشریفات و امانت خلوت و ریاست ساقیان و اداره امور قربانی و شغل بازداری و نگاهبانی اقامتگاه تابستانی و نگهداشتن رایت و علم در پیشاپیش پادشاه در روز جنک، بافراد خانوادههای دیگر تفویض شد. چنین پیداست، که همه این طوایف و خانوادهها، در آنموقع از دودمانهای درجه اول نبودهاند و ولرشک آنها را باین مقامات رسانید. زیرا که موسی صریحا گوید، که رئیس ساقیان پادشاه بدرجه حکمرانی نخرر[۲] رسید و متصدی حفظ اقامتگاه تابستانی «مانند اعضاء خانواده سلطنتی» شرف یافت.
ولرشک پس از آنکه دربار خویش را باین ترتیب منظم کرد، حکومتها و اقطاعات وسیع ببزرگان دولت عطا نمود. موسی و دیگر مورخان ارمنی در استعمال کلمات «امارت» (اقطاع) و «حکومت» (ایالت) دچار اشتباه بزرگ شده و یکی را بجای دیگری بکار بردهاند. موسی مثلا میگوید ولرشک به گبل[۳] (مباشر انبار گندم) و ابل[۴] (رئیس تشریفات و رئیس خلوت) قرائی بخشید، که بنام آن موسوم گردیده است
- ↑ این امتیاز در ایران اشکانی مختص خاندان سورن بوده است.
- ↑ نخرر Nakharar شکل ارمنی یک عنوان ایرانی است، که ما در ایران ساسانی آن را بصورت نخوذار Nakhvadhar بازمییابیم. (آمیانوس مارسلینوس، کتاب ۱۴، بند ۳، آن را نهودارس Nohodares نوشته و بغلط اسم خاص پنداشته است). عنوان دیگری که از همین ریشه است نخوارگ Nakhvaragh میباشد (به لهجه شمال غربی)، که بصورت نخویر Nakhver و نخویرگ Nakhveragh (در لهجه جنوب غربی) نیز آمده است. رک بنونیست در مجله مطالعات ارمنی، ج ۹، ص ۷-۶.
- ↑ Gabal
- ↑ Adel