کردند؛ اینایوس[۱] نامی ریاست یافت[۲] و این آیین جدید در مغرب زمین، یعنی کشور روم، نفوذ پیدا کرد[۳]. اگوستینوس[۴]، که از آباء معروف عیسوی است، مدت ۹ سال این آیین داشت، آنگاه بازگشته و آن را مورد حملههای بسیار شدید تعصبآمیز قرار داد. عیسویان از دین مانی بسیار وحشت و نفرت داشتند، زیرا که بزعم آنان اصل و اساس ایمان عیسوی را متزلزل و فاسد میکند، پس هرکس تا میتوانست، تیرهای تهمت بجانب این کیش میانداخت. مثلا این عبارت، که مؤلف اعمال شهدای کرخا مینویسد[۵] : «در زمان شاهپور، مانی، که مخزن شیطنت و شرارت بود؛ انجیل شیطانی خود را قی میکرد» و تئودور برکونائی عقیده خود را راجع به پیروان مانی «کافر» چنین بیان میکند: « هرکس پیرو آیین او باشد، شقی است. پیروان او خلایق را در نهانخانههای شیطانی سر میبرند؛ بدون هیچ شرمی تن بفحشاء و منکر میدهند؛ رحم ندارند و از امید بیبهرهاند.»[۶].
اما اگر بخواهیم به حقیقت ایمان و اخلاق پاک و لطیف مانویان پی ببریم؛ باید کتاب خوستووانیفت[۷] یا اعترافنامه سماعون را بخوانیم، که ترجمه آن بزبان ترکی قدیم (اویغوری) تا امروز باقیمانده و در ضمن نسخ خطی تورفان و توئنهوانگ[۸] کشف شده است.[۹] اعترافنامه دیگری، که خاص برگزیدگان
- ↑ Innajos
- ↑ شمیدت-پولوتسکی، ص ۲۸.
- ↑ شمیدت-پولوتسکی، ص ۱۱ و بعد؛ مانی یکی از شاگردان خود را موسوم به پاپوس برای اشاعه مذهب بمصر فرستاده بود (همانجا ص ۱۵-۱۴).
- ↑ Augustjnus
- ↑ هوفمان، ص ۴۶.
- ↑ پونیون، آثار کتیبههای ماندائی، ص ۱۸۴.
- ↑ Khvastuvaneft
- ↑ Tuenhuang
- ↑ فون لوکوک؛ مجله پادشاهی،۱۹۱۱، ص ۲۸۷ و بعد؛ شدر، مشرق زمین ۲۸، ص ۶-۱۰۴.