پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۲۸۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

معتبر یا جماعت مانویه‌ای بوده است، که در ممالک مختلف مانند تیسفون و بابل و میشان و الرها و خوزستان و ارمنستان و هند و غیره ساکن بوده‌اند. ازاین‌رو معلوم می‌شود، که در زمان خود مانی هم آیین او چه توسعه و انبساطی داشته است. در میان پاپیروس‌هایی، که در مصر کشف شده، ترجمه قبطی بسیاری از این نامه‌ها بدست آمده است[۱].

مانی از لحاظ ادبی در زبان ایران اصلاح مهمی کرده است. بجای خط پهلوی، که شباهت حروف آن موجب خبط و اشتباه در قرائت می‌شد، خط سریانی را معمول کرد و با یک طرز بسیار ماهرانه توانست، الفبای سریانی را با زبان ایرانی (لهجه جنوب غربی و شمالی) وفق دهد و حتی المقدور اعراب کلمات و اصوات حروف پهلوی را به‌وسیله حروف مصوته سریانی، قید و ثبت کند. در این خط جدید نه فقط کلمات هزوارش معمولۀ در زبان پهلوی را متروک داشت، بلکه بجای املاء نیمه تاریخی؛ که به علت محافظه‌کاری زردشتیان، خط پهلوی هرگز از آن رهایی نیافته، مانی رسم الخطی بکار برد، که کاملا متناسب با تلفظ و معادل اصوات و حرکات بود. این الفبای مانوی را پیروان او، که سغدی زبان بودند؛ قبول نمودند و رفته رفته از آن خطوطی پدید آمد، که اقوام آسیای مرکزی آن را بکار می‌بردند.

سیس یا سیسین (سیسینیوس)[۲]، که از شاگردان مانی بود، بعد از وفات مؤسس آیین بنا بر وصیت و تعیین او خلیفه کل مانویان گردید[۳]. مقامش در بابل بود، که از آن پس مرکز قوه روحانی مانویان گردید. بعد از آنکه سیس را مصلوب


  1. شمیدت-پولوتسکی، ص ۲۳ و بعد. نام چند تن از نویسندگان ایرانی سرودهای مانوی و توضیحاتی چند در باب آهنگ‌های این سرودها، در کتاب هنینگ موسوم به «کتاب دعا و اعتراف»، ص ۳۰ تا ۳۲ آمده است.
  2. Sisinnios
  3. رک شمیدت-پولوتسکی، ص ۲۴ و بعد. والدشمیدت-لنتس، عقاید مانویه، ص ۶۰۶؛ شدر، گنومون ۹، ص ۳۴۳ و ایرانیکا، ص ۶۹.