روایت کننده: آقای دکتر علینقی عالیخانی
تاریخ مصاحبه: ۱۰ نوامبر ۱۹۸۵
محل مصاحبه: پورت او پرنس، هائیتی.
مصاحبه کننده: حبیب لاجوردی
نوار شماره: ۱۸
البته شرکای من هم به دانش من در مورد روش تصمیمگیری در سازمان اداری ایران ناچار بودند تکیه بکنند و بهر حال سهمی که من میتوانستم در پیشرفت کار آنها داشته باشم همین اطلاعات من بود وگرنه از نقطه نظر کارهای مهندسی که من صلاحیتی نداشتم و آنها هم نیازی به من نمیتوانستند پیدا کنند. بنابراین من تصمیم گرفتم نامهای به حضور اعلیحضرت بنویسم و در آن توضیح بدهم که یک چنین مکانی برای شرکتهای ایرانی پیش آمده ولی طبق اطلاعاتی که دارم میخواهند این کار را خارج از مناقصه و بصورت مذاکره به یک شرکت آلمانی بدهند و بهرحال هدف این است که این کار را خارجیها انجام بدهند. چون در این مورد اطلاع کافی داشتم توانستم در نامهام حتی ذکر بکنم که در هنگام نگارش نامه من دستگاه مسئول شرکت نفت به موافقتهای اولیه هم رسیده و قرار است این کار را با مبلغی که تصور میکنم حدود هیجده یا نوزده میلیون دلار بود به آن شرکت آلمانی بدهند. و اضافه کردم که نوع توافق آنچنان است که بعداً میتوانند تغییراتی هم در متن قرارداد بدهند و حجم قرارداد را به رقمی بالای بیست میلیون دلار برسانند. در ضمن توضیح دادم که نه فقط این شرکتی که من با آنها کار میکنم صلاحیت انجام این کار را دارد و اشاره کردم چه کارهائی در گذشته انجام داده، بلکه صادقانه جلب توجه اعلیحضرت را کردم که چندین شرکت دیگری را هم که در لیست سیاه گذاشتند اینها شرکت های ایرانی باصلاحیت هستند آنها هم میتوانند بیایند در یک چنین مناقصهای شرکت بکنند. و بهرحال در مورد شرکتهای دیگر قضاوتش با مسئولان امر است ولی در مورد این کنسرسیوم من این استدعا را از اعلیحضرت دارم که اجازه بدهند که در این مناقصه، که اولاً این کار بصورت مناقصه انجام