پرش به محتوا

برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۱۶۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۹)
– ۱۴ –

بود اگر میخواستیم به مالکی بدهیم مورد اتهام قرار میگرفتیم که زدوبندی با مالک کردیم. ولی وقتی میان دهقانانی که هر کدام صاحب زمین خودشان شده بودند این وسائل را تقسیم میکردیم هیچ ایرادی پیش نمیآمد ما هم با اطمینان خاطر میتوانستیم به خودمان اجازه بدهیم که از بودجه دولت چنین کمکهائی را به روستای کشور بکنیم. قسمت دیگری که در عرض این سال اتفاق افتاد قرارداد وامی بود که ما با دولت فرانسه امضاء کردیم و کادر قراردادهای بعدی ما با دولت فرانسه شد برای وام‌گیری. به این منظور در همان حدود دسامبر ۱۹۶۳ من با اصفیاء و مجیدی به فرانسه رفتیم و پس از چند روز توانستیم قرارداد دریافت شصت میلیون دلار وام را بدهیم که آن موقع برای ایران البته این رقم مهمی بود اگر چه بعدها دیگر شصت میلیون دلار چیزی به حساب نمیآمد. و بعد هم ارزش این قرارداد بیشتر از این نظر بود که کادر فعالیت‌های بعدی ما شده بود. همچنین به موازات این امر من به قسمت بازرگانی‌مان دستور دادم که با شوروی‌ها وارد مذاکره بشوند و سیستم روابط تجارتی‌مان را در آن یک تغییراتی بدهند. توضیح این که با تمام کشورهای سوسیالیستی ما قرارداد پایاپای داشتیم یعنی از دو طرف بمیزان کم و بیش یکسان جنس به یکدیگر صادر میکردیم. و حساب اینها معمولاً میبایست در بانک مرکزی هر کشور نگهداری شود. ولی در مورد شوروی این حسابها در بانک ایران و روس نگهداری میشد. و دولت‌های سابق هم اینطور استنباط کرده بودند که روسها هیچگاه حاضر نخواهند شد که این حسابها به بانک مرکزی ایران منتقل بشود. ما با حوصله و تلاش زیاد مذاکره را با روسها دنبال کردیم و پس از چند ماه هم به نتیجه مطلوب رسیدیم و متوجه شدیم که اگر تاکنون این کار را انجام ندادند بخاطر این بوده است که کسی این کار را پیگیری نکرده، وگرنه هیچ ایرادی نمیتوانسته وجود داشته باشد. کار دیگری هم که همان سال انجام شد اینست که اصولاً این قراردادهای تجارتی که بخصوصی در مورد کشورهای سوسیالیستی بسیار مهم بود چون جنبه پایاپای داشت و پایه‌ای برای صادرات ما بود اینها را