به کشور اتحاد جماهیر شوروی (تقریباً در خشکی مسافت ۱۷۵۰ کیلومتر هممرز با ارمنستان و آذربایجان و ترکمنستان است) و از قسمت مغرب به ترکیه و عراق و از مشرق به افغانستان و پاکستان و از جنوب به اقیانوس هند.
زبان رسمی و ادبی ایران فارسی است که از زبانهای هندواروپائی مشتق گردیده است. مورخان در تحت عنوان ملل ایرانی نه تنها ملتی را که در سرزمین ایران سکونت دارد و بزبان فارسی سخن میگوید در نظر میگیرند، بلکه کلیهٔ ملتهائیراکه در ادوار مختلفهٔ تاریخ از شعبههای زبان فارسی استفاده میکردهاند، تحت عنوان ملل ایرانی میشناسند. در ازمنهٔ قدیم رشتههای مختلف این گروه زبان، در تمام آسیای میانه و در قفقاز شمالی و در سواحل شمال دریای سیاه و در فلات ایران معمول و متداول بوده است. این نکته را نیز باید متذکر شد که کلیهٔ قبایلی که بزبان فارسی تکلم میکردند و در فلات ایران سکونت داشتند جزو ملت کنونی ایران به شمار نمیآیند.
در این کتاب، ما پیدایش و بسط و تکامل حکومت ایران را مطالعه قرار میدهیم و در ضمن بیان مطلب کراراً ناچار خواهیم شد نه تنها از حدود و ثغور کشور ایران که عنوان یک واحد سیاسی دارد خارج شویم، بلکه برای درک و فهم بعضی از حوادث که در این کشور بوقوع پیوسته، در صورت لزوم قدم فراتر نهیم.
گاهی حکومتهائی که در ایران بوجود آمده، مانند حکومت هخامنشیان سرزمینهای وسیع و پهناوری را خارج از مرزهای خود در تحت نفوذ و سلطه داشته است، و زمانی حکومت ایران که خود حکومت مستقلی بوده جزو حکومتهای دیگری مانند سلوکیها در آمده است. در هر صورت لازم میآید که بشرح و بیان ایالاتی که خارج از حدود ایران قرار داشته است بپردازیم.