برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۲۳–

کشتی مخصوصی با آداب معین عازم جزیرهٔ دیلوس[۱] شده و تا بازگشت آن اجرای قتل ممنوع بود در این مدت سقراط در حبس ماند و هر چند اقریطون[۲] دوست قدردان او اسباب فرار او را فراهم آورده بود برای این که با قانون بلد خویش مخالفت نورزیده باشد از فرار امتناع جست عاقبت کشتی پس از مدت معلوم از جزیرهٔ دیلوس برگشت و سقراط به اطاعت آتن که محکومین بقتل را سمّ شوکران میدادند جام زهر را برضا نوشید و تسلیم قهرمان مرگ گردید امّا چه مرگی آن مرگ با طمأنینه و وقار و توأم با آنهمه آثار معرفت و اعتبار که دولت حیات ابد را مجسم میسازد و شنیدن تفصیل آن بیش از هزار برهان عقلی شنوندهٔ عبرت پذیر را بزندگانی جاوید آنجهانی خصوصاً برای آن یکتا شوقمند مرگ و لقای خداوند خود معتقد مینماید و این تفصیل را در اصل رسائل ثلاثهٔ این کتاب قرائت خواهند نمود چه رسالهٔ اوّل خطابهٔ دفاعیهٔ سقراط و تقریرات حکیم است در مجلس محاکمه بعد از آن که مدعیان او ایراد خطابه‌ها نموده و جرایم او را بر شمرده‌اند و چون نیک نظر کنیم سقراط از آن بیانات برائت خود را نخواسته بلکه خلاصه‌ای از تعلیمات که در مدت عمر بطور خصوصی بشاگردان خود میداده در دم آخر در محضر عام ادا نموده است. رسالهٔ دوّم باسم اقریطون مکالمهٔ سقراط است با آن یار وفادار در زندان در موقعی که شاگرد باستاد محبوب خود تکلیف فرار میکند و افتتاح این مکالمهٔ سحرگاهی به بیدار شدن سقراط است از خواب و دیدن اقریطون بالا سر خود. رسالهٔ سوّم باسم فیدون شرح مجلس زهرنوشی سقراط است و نقل کلماتی که در آن موقع فرموده و بعدها فیدون[۳] نامی از شاگردان سقراط و حاضرین


  1. Delos
  2. Criton
  3. Phédon