برگه:Divar.pdf/۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بجای مقدمه:

گل در بر و می در کف و معشوق بکامست
سلطان جهانم به چنین روز غلامست
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمامست
در مذهب ما باده حلالست ولیکن
بی‌روی تو ای سرو گل اندام حرامست