برگه:DivanParvinEtesami.pdf/۱۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
دیباچهٔ چاپ اوّل.

و اَندرز و نشان دادنِ مَکارمِ اَخلاق و تَعریف حقیقتِ دُنیا از نظر فیلسوفِ عارف و تسلیتِ خاطر بیچارگان و ستمدیدگان و مُفادِ «قُلْ مَتاعُ الدّنیا قَلیل» و «یَنجو المخفّون» دل خونینِ مردُمِ دانا را سَراسر تسلیتی است؛ در همان حال، راهِ سعادت و شارعِ حیات و ضرورت دانش و کوشش را نیز بِطرزی دلپسند بیان میکند و میگوید در دریایِ شوریدهٔ زندگی با کَشتی عِلم و عَزمْ راهنورد باید بود و در فضای اُمید و آرزو با پَر و بالِ هُنر پرواز باید کرد:

  عِلم سرمایهٔ هَستی است، نه گَنج زر و مال روح باید که از این راه توانگر گردد[۱]  

میتوان گفت در «قصاید» طرز گُفتارش طوریست و در «قِطعات» طوری دیگر؛ زیرا چنانکه خواهیم گفت بیشتر قِطعات بطرز «سؤال و جواب» یا «مُناظره» بسته شده و گویا این شیوه از قَدیم الایّام خاصِّ ادبیّات شُمال و غَربِ ایران بوده و در آثار پهلویِ قبل از اسلام هم «مُناظرات» دیده شده و در میان شُعرایِ اسلامی نیز بیشتر «مُناظرات» بشاعران آذربایجان و عراق اختصاص داشته است و قصاید اسدی طوسی که در «مُناظره» است مجموع آنها در آذربایجان ساخته شده و سایر «مُناظرات» نَظم و نَثر از نظامی گنجوی تا خواجوی کرمانی گُواه این مَعنی است.

در اینجا باز استقلال فکر خانم پروین روشن میشود؛ زیرا اگر تنها پای‌بندِ تتبّع شده بود، چون «مُناظرات» بندرت از اَساتید باقی مانده و بیشترِ اُسلوب شُعرای خراسان در مدِّ نظر بوده و کُتبِ چاپ شده هم از همان جنس بیشتر در دَسترس میباشد، بایستی این قسمت یعنی قِطعاتِ «مُناظره» از این دیوان حذف میشد و از اصل بخیال گوینده نمیرسید. لکن پیداست که شاعرهٔ ما میراثِ قدیم نیاکانِ عراقی خود را در گنجینهٔ روح ذَخیره داشته و با وجودِ تأثیر مُطالعهٔ قَصایدِ شاعران خراسان یا «کُلّیّاتِ» شیخ شیراز، باز نُخبه و جِلِّ گُفتارش در زمینهٔ عادات و رُسومِ زادبومِ اَصلی است.

معلوم نیست چِرا شیوهٔ «مُناظره» که قدیمترین اُسلوب حُسن اَداء مقصود و


  1. در چاپ چهارم، صفحهٔ ۲۷، قصیدهٔ ۱۶، بیت ۱۶.

ح
دیوان پروین اعتصامی — دیباچهٔ چاپ اوّل.