برگه:Davari.pdf/۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بنام پاک آفریدگار

چنانکه بسیاری از خوانندگان میدانند چهار ماه پیش کتابی درباره کیش شیعی به چاپ رساندیم، و آن کتاب بدانسان که پیش بینی کرده بودیم مایه هایهوی گردید. بدخواهان بجای آنکه به ایرادها و پرسشهای ما پاسخی دهند، یا اگر پاسخی نمیدارند از در آمیغ پژوهی‌[۱] در آمده گفته های ما را بپذیرند به هایهوی برخاستند. دولت بهانه پیدا کرده کتاب را بازداشت و داستان را «جرمی» پنداشته به دادسرا فرستاد تا پرونده ای پدید آید و در دادگاه کیفری داوری شود.

ما از این پیشآمد اندوه نخوردیم. زیرا هایهوی شُوند[۲] آن شد که کسان بسیاری که از کوششهای ما آگاهی نمیداشتند آگاهی یافتند و کتابهای ما را جسته و یافته هوشیارانه به خواندن پرداختند. دشمنان ما با بدیهای خود به ما یاری کردند. از آنسو ما دوست میداریم همه سخنان ما به داوری گزارده شود. ما خود خواهان همان میباشیم. برای شناخته شدن راست از کج و استوار از سست، یگانه راه داوری میباشد.

ولی جای پرسشست: داوران این کار چه کسانی شایند بود؟[۳]... رسیدگی از روی چه قانونی تواند بود؟... آیا سه تن یا پنج تن «دادرس» از کارکنان وزارت دادگستری شاینده[۴] این داوری میباشند؟... آیا در قانونهای ایران چیزیکه راست یا کج بودن گفته های ما را نشان دهد توانند یافت؟...

بیگفتگوست که: «دادرسان» وزارت دادگستری شاینده چنان داوری نمی باشند، و در قانونهای ایران نیز چیزی که دستاویز[۵] آن داوری باشد یافته نمی شود. آنچه ما میدانیم این داوری از دو راه توانستنی بود:

یکی آنکه دولت چون از چاپ شدن چنین کتابی آگاه گردید نشستی از ملایان بر پا گرداند و از آنان پاسخ خواهد. اگر دولتی نیکخواه و دلسوزی بودی، این کار را کردی. زیرا آن کتاب درباره گرفتاریهای ایرانست و یکرشته سخنانی از ارجدارترین گفته ها به میان آورده شده. آن کتاب در این زمینه است که مردم ایران نافهمیده و نادانسته گرفتار یکرشته گمراهیهای بسیار زیانمندی گردیده اند، و تا این گمراهیها هست حال این توده بهتر از این نخواهد بود. در چنین زمینه بسیار بزرگ و ارجداری سخن رانده شده و دلیلهای بسیار روشن یادگردیده.

به چنین سخنانی دولت بایستی بیش از دیگران دلبستگی نماید و ارج گزارد و از یاوری و پشتیبانی به ما بازنایستد، برای آنکه هوده[۶] بسیار نیک و بزرگی بدست آید گام پیش گزارد از ملایان پاسخ خواهد، و آنگاه


  1. آمیغ = حقیقت (ویراینده)
  2. شوند( بر وزن بلند) = دلیل ،علت (ویراینده)
  3. چه کسانی شایند بود؟ = چه کسانی شایسته خواهند بود؟ (ویراینده)
  4. شاینده؛ شایا (اسم فاعل شایستن) = شایسته، لایق شایستن = شایسته بودن (ویراینده)
  5. دستاویز = بهانه (ویراینده)
  6. هوده = نتیجه بیهوده = بی نتیجه (ویراینده)