بسببی که در تاریخ سلجوقیۀ عماد الدین کاتب مفصلا مسطور است بدست یکی از ممالیک سلطان سنجر مقتول گردید ۱،
ص ۶۴ س ۱۶ از حله روی ببغداد نهاد، سهو است صدقة بن مزید هرگز عزیمت اخذ بغداد ننمود و ما بین او و خلیفه المستظهر بالله وحشتی دست نداد بلکه خلاف ما بین او و سلطان محمد بن ملکشاه بود ۲،
ص ۶۵ س ۲۳ در شهور سنۀ سبع و اربعین و خمسمایة همین تاریخ؟ ؟ ؟ و مطابق با غالب مورخین است و در تاریخ گزیده در ترجمۀ سلطان سنجر این واقعه را در سنۀ ۵۴۴ ذکر کرده و آن سهو است،
ص ۶۶ س ۱ سلطان علاء الدنیا و الدین، یعنی سلطان علاء الدین غوری معروف بجهانسوز ۳،
ص ۶۶ س ۱ بدر اوبه، اوبه بفتح همزه و سکون واو و فتح باء موحده و در آخر هاء اصلی قریه ایست از اعمال هرات و منسوب بآن اوبهی است (یاقوت)، ابن الأثیر در حوادث سنۀ ۵۴۷ گوید «فنهب عسکره (ای علاء الدین) ناب و اوبه و مارباد من هراة الروذ»، در جامع التواریخ در تاریخ سلطان سنجر گوید «و در صحراء اوبه هریو الرود سفلی. . .
با سلطان غور مصاف داد»،
ص ۶۶ س ۳-۴ شمس الدولة و الدین محمد بن مسعود، دوم از ملوک شنسبانیۀ بامیان و پسر ملک فخر الدین مسعود است ۴،
کلیات چهار مقاله جلد ۱