پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۲۰۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

همان ترجمۀ ابو الفوارس قناوزی را برشتۀ نظم کشیده یا اقلا در صدد نظم آن بوده است چنانکه ازین ابیات مستفاد میشود، در قصیدۀ در مدح طغانشاه گوید

شهریارا بنده اندر مدحت فرمان تو گر تواند کرد بنماید ز معنی ساحری هر که بیند شهریارا پندهای سندباد نیک داند کاندرو دشوار باشد شاعری من معانیهای او را یاور دانش کنم گر کند بخت تو شاها خاطرم را یاوری و این نسخۀ نظم ازرقی (اگر فی الواقع از عالم قوه بحیز فعلیت درآمده بوده) الآن بکلی از میان رفته است و اثری از آن باقی نیست، و مرتبۀ دیگر سندباد نامه در سنۀ ۷۷۶ بنظم رسیده است و ناظم آن معلوم نیست و یک نسخه ازین نظم در کتابخانۀ دیوان هند (اندیا آفیس) در لندن موجود است ۱و این ضعیف آنرا دیده‌ام نظم آن بغایت سخیف و سست و رکیک است و بهیچ نمی‌ارزد،

اما کتاب الفیه و شلفیه آن نیز از کتب قدیمه است و مدتها قبل از عصر ازرقی معروف بوده، از جمله ابن الندیم در کتاب الفهرست ص ۳۱۴ در باب «اسماء الکتب المؤلفة فی الباء الفارسی و الهندی و الرومی و العربی» از جمله این دو کتاب را می‌شمرد «کتاب الألفیة الصغیر و کتاب الألفیة الکبیر»، و بیهقی در تاریخ مسعودی گوید که «سلطان مسعود غزنوی بروزگار

کلیات چهار مقاله جلد ۱