جمعی داخل دیر شدیم و از حیاط اولی که حصاری بلند داشت گذشتیم و بعد از عبور از زیر سقفی به حیاط دیگری که در اطراف آن منزلهایی بود رسیدیم و به کلیسا که در میان آن بنا شده داخل گردیدیم.
در داخل کلیسا پارچههای سنگین قیمتی همهجا در سر راه اعلیحضرت گسترده بود، حتی ما هم از روی این پارچههای زرفت و زردوزی گذشتیم.
این کلیسای قدیمی که از ابنیۀ قرن چهارم میلادی است با حصارها و برجهای آن از خارج بیشباهت به قلعهای نیست و آن را مخصوصا به این وضع ساختهاند تا بتوانند در جلوی حملات متعرضین مقاومت کند چنان که تاکنون چند بار از تعرض دزدان مسلمانی که به طمع خزاین آن به آنجا حمله کردهاند جلوگیری نموده است.
کلیسای اچیازین که به سبک بناهای روم شرقی ساخته شده شکل صلیبی را دارد که بر روی هر یک از دو شاخههای متساوی آن ناقوسی مجزاست و در وسط آن جای ناقوسی است که صاف پایین آمده و این وضع در تمام کلیساهای ارامنه که تاکنون دیدهایم مشاهده میشود.
در دورادور ناقوس در هر یک از اضلاع کلیسا پنجرههایی است که بالای هر یک از آنها عکس یکی از قدیسین در زمینهای دایره مانند نصب است و هر یک از آنها را به مهارت تمام حجاری کردهاند.
بر خلاف داخل تزیینات خارج آن نمایندۀ حال بیسلیقگی بانیان آن است به این معنی که گچبریها و نقاشیهای روی گچ و گل و بوتهسازیهای آن خشن و رنگهای آنها بسیار زننده است و در ذهن اثر بسیار زشتی از آنها میماند.
با این همه در میان این پرده نقاشیهای ناشیانه که خوب هم محفوظ نماندهاند چهار صورت از همه بهتر است، عبادت مغها و آخرین مجلس غذای حضرت مسیح در طرف چپ و شستشوی حضرت مسیح از پاهای یکی از پیروان و صورت آوردن مژده جبرییل به حضرت مریم.
سقف محراب کلیسا به رسم عیسویان ارتدکس از نقره پوشانده شده و عقیدۀ کشیشان اچمیازین این است که در همین محل بوده است که حضرت مسیح بر گریگوریوس قدیس ملقب به نورافکن رسول ارامنه شاهر شده است.