در نکشیدن غلیون اطاعت نکرده بود ملا غلیون او را شکست و او به حاکم شکایت برد، حاکم ملا را خواست ولی ملا مردم را شوراند و حاکم از ترس به طهران گریخت و اگر او حاجی محمد حسن را با خود در کالسکه ننشانده بود بیم آن میرفت که مردم بکشندش.
۲۱ دسامبر = ۱۹ جمادیالاولی
اعلیحضرت بالاخره مصمم شد که به طهران برگردد. مرا سفارت روس خواستند و به من گفتند که امتیاز دخانیات از میان رفت فقط انتظار آن را دارند که صاحبان سهام در لندن جلسهای بکنند و میزان غرامتی را که به ایشان وارد آمده مشخص سازند. از طرفی دیگر از حاج میرزا حسن شیرازی استدعا شده است که حکم تحریم دخانیات را لغو نماید. اگر میخواهند که از مصائب بزرگتری جلوگیری به عمل آید باید هر چه زودتر در ختم این غائله بکوشند.
محسن خان معینالملک سفیر سابق ایران در عثمانی در ایام غیبت ما از طهران از استانبول وارد شده و میگویند که برای ترتیب عروسی دخترش با پسر امین الدوله آمده ولی گویا آمدن او غیر از این علتی دیگر هم داشته باشد.
۲۶ دسامبر = ۲۴ جمادیالاولی
شب گذشته به دیوارها اعلامیههایی چسبانده و تهدید کرده بودند که اگر تا ۴۸ ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود جان خارجیان در خطر خواهد افتاد.
اینکه چرا تا به حال این امتیاز ملغی نشده درست معلوم نیست. آیا شاه به علت پیری نمیتواند مثل یک نفر مرد پخته تصمیم بگیرد؟
میگویند مانع این کار صدراعظم است که به پشتگرمی انگلیسها مینازد اما او با وجود اعتمادی که به انگلیسها دارد آیا تا این درجه دیدۀ بصیرتش کور شده که خطر را نبیند و نفهمد که در این اصرار مقام خود و پادشاه متبوعش هر دو را به باد میدهد؟ معلوم نیست که اگر زمام قدرت همچنان به دست ملاها بماند به کجا سوق داده خواهیم شد؟ اگر ایشان از قول به عمل بپردازند بیم هرگونه خطر میرود.
وزیر مختار فرانسه پیش من آمد و در باب تمام این حوادث گفتگو کردیم، به او گفتم