۱۹ سپتامبر = ۱۴ صفر
شاه با این که طبعا مستبد است باز با کسانی که مطمئن باشد که به او نصایح درست میدهد مشورت میکند. امروز حاجی محمد حسن امین دارلضرب را به حضور خواست تا رأی او را که سمت ریاست تجار را نیز دارد در باب تأثیری که انحصار دخانیات در تجارت ایران خواهد داشت بپرسد.
حاجی محمد حسن که شخصی درست است لابد مضار این کار را به شاه گفته ولی البته رعایت احتیاطی را که هر ایرانی در گفتن حقیقت دارد از دست نداده است.
۲۲ سپتامبر = ۱۷ صفر
رییس روحانیون عتبات که همه تابع اویند نامۀ مفصلی به شاه نوشته و به استناد آیات قرآنی بر او مدلل ساخته است که اعطای هرگونه امتیازی به اجانب برخلاف قرآن است. به نظر من شاه باطنا زیاد اعتنایی به استنادات عالم مزبور ندارد فقط از نفوذ کلمۀ او در میان مردم میترسد و ناچار است که از احکام او سرپیچی نکند. با تمام این احوال به قنسول ایران در بغداد امر شده است که به کربلا برود و نظر میرزای شیرازی را برگرداند لیکن به نظر من نمیآید که در این مرد متقی تغییر عقیدهای حاصل شود.
۳۰ سپتامبر = ۲۵ صفر
امین حضور که از تبریز برگشته است امروز به حضور شاه رسید. باز هم پول انگلیسها کار خود را کرده و روسها عقب رانده شدهاند اما چون هنوز به شکست خود اقرار ندارند منتظرند که در آخرین لحظات عمل انجام نپذیرد.
علیالعجاله امیر نظام از شغل خود برکنار شده و کار عملیات انحصار دخانیات در آذربایجان متوقف مانده است.
بالاخره بعد از این همه گفتگوی دور و دراز و اقسام مشورتها و مدتها تردید تصمیم عملی که گرفته شد فقط اختصاص به یک ایالت دارد، آنهم نتیجهای نمیدهد جز آن که مردم سایر ایالات را ناراضی کند و به ایشان بفهماند که اگر آنها هم دست به همین قبیل تظاهرات در کوچهها بزنند به همین نتیجه خواهند رسید. عقب انداختن اجرای