از این تختگاه تا دامنۀ تپهها مخصوصا در جهت شمال شرقی در همهجا جز خرابه و سنگپاره و آجر شکسته که همان کاوش کنندگان از زمین بیرون آوردهاند چیزی دیگر به چشم نمیآید. قدری بالاتر یعنی خارج از منطقۀ منازل آثاری است که ظاهراً به قبرستان آبادی که خود نیز اکنون به زیر خاک رفته تعلق داشته است.
از آثاری که در بعضی نقاط این محل مشرف بر آثار دیگر دیده میشود میتوان حدس زد که آن متعلق به قصر رییس یا بزرگ آبادی بوده. در چند نقطه از این محل حفاری کردهاند و من در آن نقاط به بعضی قطعات استخوان برخوردم ولی آن استخوانها به قدری کوچک بود که نتوانستم از مشاهدۀ آنها به استنباط مطلبی برسم. همراه این استخوانها خرده شیشههایی شفاف و کوزه شکسته و قطعاتی از ظروف بیلعاب یا لعابدار کبود و سبز و زرد و سفید به دست میآید ولی لعاب این ظروف آن تلألویی را که در ظروف سفالین عهد قدیم میبینیم ندارد.
قطعات شیشه و کوزه و ظروف باقیماندۀ ظروفی است که به گنجایشهای مختلف بودهاند و مردمی که آنها را از زیر خاک بیرون آوردهاند به تصور آن که در درون آنها دفینه با گنجینهای باشد آنها را شکستهاند. چون شکست ظروف مزبور تازه است ناچار بایستی این عمل زشت کار همین ایام نزدیک به ما باشد.
من از دامنۀ پر از سنگ تپهها بالا رفتم تا از قلۀ آنها بهتر بتوانم آثار دیوار حصارها را تحت نظر بیاورم. وقتی که به انتهای شمالی این محل رسیدم به پی محکم برجی مربع شکل برخوردم که از ۲ تا ۳ متر ارتفاع داشت. بالای این برج فرو ریخته و در آن مسدود و دورادور آن از سنگ و خاک پر شده و به همین علت داخل شدن در آن ممکن نیست.
با این ملاحظات به نظر من تردیدی نیست که محل عمارت آپامه که گوبینو به آن اشاره کرده در اینجا بوده نه در سرخهحصار.
۱۸ اکتبر = ۱۴ ربیعالاول
شب گذشته گرفتار طوفان سهمگینی بودیم، در تمام مدت شب فراشها به کار محکم کردن میخ چادرها مشغول بودند و صدای تقتق ایشان شنیده میشود. با تمام این