۱۵ اکتبر = ۱۱ ربیعالاول
امروز شکارکنان به تماشای محلی رفتم که به تصور اعتمادالسلطنه باید محل عمارت آپامه[۱] باشد که گوبینو[۲] در تاریخ ایران خود محل آن را در سرخهحصار معین میکند.
به عقیدۀ من سرخهحصار که درۀ تنگی است هیچ تناسبی برای یک عده ساختمانهایی که خالی از اهمیت نیز نباشد ندارد، ممکن است که در آنجا قلعه و دیدهبانگاههایی وجود داشته بوده و شاید برج قرمزی که خرابۀ آن در اینجا باقی است اثری از همان نوع قلعهها باشد.
غیر از این خرابه در این طرفها هیچ اثری از ساختمانهای قدیمی یا پی و خرابهای که وجود عمارتی را در سابق در این محل برساند دیده نمیشود. محلی را که من دیدم مسلماً یا جای قلعهای قدیمی است یا جای سنگر و خندقی نظامی.
در آن طرف جلگۀ دوشانتپه در سمت چپ در مقابل عمارت اندرون و راههای مازندران و خراسان زمین بالنسبه وسیعی است که کوه دایرهوار همه طرف دور آن را گرفته مگر طرف شمال غربی آن که باز است.
مدخل این زمین را بستر رودخانۀ خشکی که از شمال شرقی به جنوب غربی سرازیر میشده بسته است.
در ساحل راست این بستر چیز قابل اعتنایی دیده نمیشود جز آثار ساختمانهایی مربعشکل که ظاهراً جزء دیواری بوده است که درههای بین تپهها را میبسته و خط دفاعی آبادی از جانب دشت محسوب میشده ولی به قدری این آثار باقیه ناچیز است که از ملاحظۀ آنها چیز زیادی دستگیر انسان نمیشود.
اما در ساحل چپ بر خلاف سرزمینی است که متدرجا ارتفاع آن به شکل غیر منظمی که طبیعی به نظر نمیرسد افزایش مییابد و در جنوب آن در طرف راست آثار تختگاهی است به ارتفاع چند متر که حدود آن را هنوز به خوبی میتوان تشخیص داد. پس از آنکه از بستر خشک رودخانه بگذریم و بر این تختگاه بالا رویم میبینیم که زمین آن را چندین بار زیر و رو کردهاند. این عمل یا کار بعضی از کسانی است که در پی بیرون آوردن آثار عتیقه بودهاند یا کار دهاتیها که میخواستهاند از مصالح این بنا استفاده کنند.