خواهد بود یا نه. چون استخارۀ بدرالسلطنه خوب شد همه او را به این کار تشویق کردند و خیر و سلامت گفتند. چون دیدم موقع برای شروع به عمل مناسب شده او را طلبیدم و زنان دیگر با پسر و برادر او بیرون رفتند، تنها خواجهسراها ماندند.
بدرالسلطنه به چهارپایۀ کوچکی که به تخت تکیه داشت نزدیک شد و قرآنی را که بر آن بود و برادرش به او داده بود برداشت و بوسید و بر جای اولی گذاشت بعد به بالای تخت رفت و راحت دراز کشید. در تمام مدت عمل صدا از کسی برنمیخاست تا این که من گفتم که عمل به خیروخوشی خاتمه یافته و جای هیچ نگرانی نیست.
امینه اقدس را در وینه پروفسور فوکس[۱] در ۲۴ آوریل یعنی یک ماه قبل عمل کرده و هنوز آنجاست. میگفتند که بدرالسلطنه هم میخواست که با او به اروپا برود ولی امینهاقدس به این امر رضا نداد تا همه چنین تصور کنند که شاه این لطف را فقط در حق او نموده است.
۹ ژوئن = ۲۰ شوال
مریضۀ من شفا یافته و بیش از حد وصف خوشحال است و چند روزی است که با عینک شیشه بزرگ دودی به باغ میآید و از ته دل اظهار مسرت میکند.
اعتماد الحرم از طرف شاه که چند روز از طهران غایب بود و تازه آمده در این باب به من تبریک گفت و اظهار داشت که شاه میخواست که بدر السلطنه را هم با امینه اقدس به فرنگ بفرستد اما چه خوب شد که نفرستاد زیرا که امینه اقدس با این که خرج بسیار کرده کور به ایران برمیگردد. پروفسور فوکس از او ۱۵۰۰ تومان که تقریباً ۱۱۰۰۰ فرانک میشود حق عمل گرفته و این غیر از انعامهایی است که داده شده.
۲۳ ژوئن = ۲۴ ذیالقعده
امینه اقدس که از وینه برگشته به اندرون وارد شد. شاه مدتی بود که میخواست برای رفتن به ییلاق از طهران بیرون رود ولی انتظار برگشتن امینه اقدس را میکشید، ما هم از این که دیگر میتوانیم از شهر خارج شویم بسیار خوشحال شدیم و دعاهای خود را
- ↑ Fuchs