حقارت عمومی داده است که ناشی از عقب ماندگی ما است در همه زمینههای، تمدن تا جایی که یك سناتور محترم و استاد دانشگاهش خود را مجبور میبیند که برای معالجه این در دو دست بدامان قلدریهای قداره بندان گذشته بزند و بضرب ایجاد کینه و نفرت در دل نوباوگان وطن نسبت به بیگانه - از زرد پوست گرفته تا یونانی و از عرب گرفته تا اقوام خزر که اصلاً ایرانی بودهاند) -- آبی بر آتش حقارتهای خود بریزد.
این است نمونه عالى فن تعلیم وتربیت که در اثر تحولات بیسابقه این سالها، امکان حصول یافته است. باین قصد که مارا و کودکان ما را از وادی گمراهی به سرزمین امن و سلامت تبلیغاتی «آلا امریکن» برساند! خدا عاقبتمان را بخیر کند. بخصوص عاقبت مراکه چنین جسارتی بخرج داده است که بساحت قدس یك شخصیت دوسهگانه محترم سناتور شاعر استاد بعنوان آخرین استدعا چنین معروض بدارد که استاد محترم! سرور عزیز من ! سلمنا که در همه کار استادید - در شعر و ادب و نقاشی و سیاست و حافظشناسی اما شما را بخدا دست از سر کودکان دبستان بردارید!