بمدرسه آورده است.
۲ـ و همین مناسبت نثر بیسوادی مطلق در اجتماع اگر فارسینویسی در نامههای اداری باین صورت مفتضح در آمده است یا اگر مطبوعات مملکت غلطنامههایی بیش نیست یا رنگین نامههایی یا اگر حتی در نثر نویسندگان نامی زبان فارسی هم از برخورد با غلطهای املایی و انشایی درامان نیستی، دلیلش همین زمینه خرابی است که در مدرسهها داریم. حیف که جرأت نمیکنم و گرنه مینوشتم که در سخنرانیهای بزرگان قوم نیز که واقعاً جرأت میخواهد.
۳ـ و تازه این کار دو عامل باعث میشود که کار زبان فارسی در دنیارو یکسادی بگراید. خوشبختانه هنوز تنها منبع اصلی برای تحصیل زبان و ادبیات فارسی ایران است ( گرچه فراوانند کسانی که دکترای ادبیات فارسی را هم از فلان مملکت خارجی بارمغان میاورند و این واقعاً تعجبآور است که چرا وزرای محترم فرهنگ در این باره سکوت میکنند ) اما باین طریق بزودی خواهد رسید روزی که این تنها رجحان جهانی را نیز از دستمان بگیرند. حتماً وزارت محترم فرهنگ متوجه این نکته مهم هست که هنوز در بیرون سرحدات این مملکت هستند کسانی که فارسی میدانند و میخوانند. آیا ضمن مطالعات خود آن وزارتخانه محترم - متوجه این فارسی زبانان ملیتهای دیگر نیز هست یا تمام توجه صرف مبارزه تبلیغاتی با بیسوادی و افتتاح کلاسهای واژه ناخوانا میشود؟
دوم - چه عللی موجب کساد بازار زبان فارسی و ادبیات آن حتی در دبیرستانها شده است؟
گذشته از علل داخلی یعنی فرهنگی - برای این بازار کساد علتهای دیگری نیز میتوان جست که در زیر بذکر چندتای آن اکتفا میشود. اگر بخاطرتان باشد چندی پیش آقای تقیزاده سناتور محترم ضمن طرح مسأله تدریس زبانهای خارجی در کودکستان ها مختصری از نتایج وخیم وضع فعلی زبان فارسی را در مدارس یادآوری کرده بودند. اماایشان شاید فراموش کرده بودند یا فرصت نکرده بودند که بگویند چه عواملی موجب پیش آمدن چنین وضعی