بواسطۀ فرار خود را از آن مهلکه نجات دهد به بهانۀ شکار برآمده رو به بیابان نهاد.
محمد حسین خان قاجار که مستحفظ او بود از این معنی مخبر شده او را دستگیر نموده آورد و به گفتۀ رضا قلی میرزا به خبه هلاک نمود و پسر او را در چاهی سرنگون آویخته هلاک نمود، بیت:
چو تیره شود مرد را روزگار همه آن کند کش نیاید بکار و نعش شاه طهماسب را بمشهد مقدس فرستاد و در صفهای که مشهور به صفۀ شاه طهماسب بزرگ است دفن نمودند و نعش شاه عباس را از چاه مذکور برآورده در همان نزدیکی دفن نمودند.
بعد از کشته شدن آن هر دو پادشاه و مراجعت از سفر هندوستان نظر بکفران نعمتی که با ولینعمت خود ورزیده بود سودای مفرطی بر مزاج او غلبه نمود به نوعی که از دین مبین بیگانه گشته در اوایل حال به بهانۀ تألیف قلوب اهل روم و غیره بعضی از افعال را که شیوه و شعار شیعه میباشد مثل تعزیه داشتن خامس آل عبا حضرت ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام شهید دشت کربلا در عشر محرم الحرام و برپا داشتن رسم عید غدیر خم و عید نوروز و غیره از تمام بلاد قلمرو خود موقوف نموده چادر بیک شاخ افکنده علانیه قدغن نمود که کسی قرآن نخواند بلکه نداشته باشد، العیاذ باللّه منه چه اگر قرآن راست میبود این همه اختلاف در میان امت جناب رسول خدا واقع نمیشد و شروع بکلمات کفر و زندقه نموده و احداث ظلم و بیداد بینهایت کرده باین نیز اکتفا ننموده بنا گذاشت که تمام فرقۀ شیعه را باید بقتل رسانید چنانچه شاعر گفته، شعر:
سر شب سر قتل و تاراج داشت سحرگه نه شه۱ سر نه سر تاج داشت
بیک گردش چرخ نیلوفری نه نادر بجا ماند نه نادری۲تبیین این مقال آنکه به اشاره و سازش علیقلی خان برادرزادۀ او که پسر ابراهیم
________________________________________