فرصت گوش کردن این اخبار نداشتند. آخر الأمر شیخ محمد بن ماجد نام شیخ الاسلام بحرین که از اعاظم علماء آن بلاد بود۱ باتفاق مردم بحرین به دربار پادشاهی آمده کیفیت غلبۀ اهل عمان بر جزیرۀ بحرین و بدست در آمدن قلعۀ قشم و لارک و محاصره نمودن قلعۀ هرموز و سد راه کردن آن فرقه بحجاج بیت اللّه الحرام و تجار و مترددین بلاد هندوستان و قتل و غارت و اسیر نمودن و بعد از گرفتاری قید و حبس شدید نمودن بتفصیل تمام بعرض پادشاه رسانید چنانکه حضرت ایران پناه از شنیدن این اخبار بر آشفته و متأثر شده لطف علیخان عم فتح علیخان را سپه‌سالار و سر فوج مهم بلاد عمان نموده اختیار جمیع امور او را بشیخ محمد بن ماجد حواله کرده روانۀ آن ضلع نمود چنانکه سابق بر این مسطور گردید.
رجوع بذکر احوال لطف علیخان سپه‌سالار
و چون لطف علیخان وارد بلاد فارس و شیراز گردید و از آنجا ببندر ری‌شهر که عوام آن را بوشهر گویند و اقرب اماکن از کنار دریا ببحرین است آمد در تل‌سیاه که مکانی است قریب ببندر خیمه زد و بقدر هفت هشت هزار سوار و پیاده بر طرادات و زعیمه‌ها که نام نوعی از کشتیهای آن بلاد است سوار نموده بر سر جزیرۀ بحرین فرستاد که لشکر اهل عمان را از آنجا بیرون نموده آن جزیره را در حوزۀ تصرف خود آرند.
چون در آن وقت آرام و راحت در ملک ایران به مرتبۀ کمال رسیده بود و از تدابیر جنگ و محنت‌کشی آن شغل شگرف مطلق بی‌خبر بودند و نیز مردمی که کشتیی سوای کشتی فلک به مخیلۀ ایشان خطور ننموده و دریائی بغیر دریای خاک ندیده بودند چون اول بار سوار شدند لهذا سر ایشان مانند فلک دوار به دوار آمده قی و غثیان روی می‌داد چنانکه اکثر آن سپاهیان را بر روی طرادات همین حالت روی داد، چون بحوالی جزیرۀ بحرین رسیدند
________________________________________
- ↑ (۱) شیخ محمد بن ماجد شیخ الاسلام از اجلۀ علماء و محدثین و فقهاء بوده و تألیف بسیار دارد از جمله تعلیقه بر فقیه و کافی و تهذیب و استبصار و وافیۀ فاضل تونی نوشته اعقاب او در شیراز و بحرین اهل علم و فضایل هستند (شهاب الدین الحسینی النجفی)
