شهر قلهات۱ را لایق و شایان قلعه ساختن ندیدند در چهار منزلی آن از سمت غرب مکانی را که اعراب عمان آن را مسکت بفتح میم و سکون سین بینقطه و فتح کاف و سکون تاء دو نقطه مینامند و اهل عجم مسقط بقاف و طاء بالف میگویند لایق قلعه ساختن یافتند زیرا که اطراف آن مکان از کوههای بسیار مرتفع بقدرت الهی به هیئت قلعه بهم رسیده و طول فضای وسط آن کوهسار دو فرسخ و عرض آن نصف فرسخ و بعضی از امکنۀ آن تا دو فرسخ است و دروازۀ آن کوهسار که رو بجانب شمال واقع شده عرض آن دروازه تخمینا پنجاه شصت ذرع خواهد بود و سفاین و جهازات از آن راه داخل شده وارد آن شهر میشوند و نصف آن فضا را دریا احاطه کرده و نصف آن خشکی است و آن قدری را که دریا احاطه نموده بسیار عمیق واقع شده چنانکه جهازات بسیار بزرگ متصل به کناره ایستاده میتوانند شد و وسعت آن مکان بقدر گنجایش ایستادن چهارصد پانصد جهاز میتواند بود و در نصف خشکی شهر واقع شده و آبشیرین خوردن اهل آن شهر مجموع از چاهی است که بیرون حصار شهر واقع است و از آنجا در زیر زمین جدولی را به سنگ و صاروج در کمال استحکام ساختهاند که آب در آن میآید و در کنار دریا حجرۀ را به هیئت برکه و آبگیر ساختهاند که آن آب جدول در آن آبگیر جمع میشود و در آن حجره پیوسته مقفل میباشد و اطراف آن حجره را شیر دهنها نصب نمودهاند که مردم آب از آن شیر دهنها میگیرند و آن نیز به اجاره میباشد که فی مشکی یک غاز که زریست مسکوک از مس میخرند.
بالجمله فرقۀ فرنگان پرتگیش بر یمین و یسار شهر بر قلۀ کوه دو قلعۀ مستحکم بنا نهادهاند هریک مشتمل بر سنگانداز و فصیل و بروج مستحکم و سایر اطراف آن حصار محیط بدریا را نیز بروج متعدده ساخته و در مجموع قلاع و بروج توپخانه و سامان جنگ چیدهاند و نیز سلسلۀ از آهن در کمال استحکام برای دروازۀ آن حصار
________________________________________
- ↑ (۱) بفتح قاف و سکون لام در ساحل عمان شرقی بین مسقط و رأس الحد که مرکز اقامت حکمران ایرانی عمان از طرف ملوک هرموز بوده.