نهایت استحکام، و خندقی عریض عمیق به دیوار شرقی قلعه اتصال یافته و از رکن غربی ارگ نیز بهمین هیئت دیوار متصل به دیوار جنوبی قلعه سرانجام یافته و جانب غربی ارک که کوه لکه در آن سمت واقع شده مشتمل بر سه دیوار متین و عریض است که بمحاذات یکدیگر بفاصلۀ بسیاری کشیده شده چنانچه ما بین هر دو دیوار قلعۀ وسیع و عریضی صورت حصول یافته و هریک از دیوارهای مذکور غربی از حصار جنوبی قلعه به قلۀ کوه لکه اتصال یافته که از کشیدن حصارهای مزبوره هفت قلعۀ متین مستحکم که هریک از دیگری منفرد و جدا به نهایت متانت موصوف است بهم رسیده و در هریک از قلاع مذکوره برکهها و آبانبارها که ساکنین از رهگذر عطش تعب نیابند مهیا شده و آنچه از اقوال مترددین و اهل تحقیق معلوم بر فقیر شده باین نحو است که قلعۀ قندهار مشتمل بر هفت حصار مستحکم و حصین رصین بوده است:
اول حصار دور شهر که آن را شیر حاجی نیز گویند.
دوم قلعهای که اهل هند آن را دولتآباد و اهل ایران قلعه بدن مینامیدهاند.
سوم قلعۀ مندوی باصطلاح هند.
چهارم قلعۀ ارگ.
پنجم قلعۀ فراز کوه قیتول.
ششم حصاری که علی مردان خان آن را وضع کرده بود.
هفتم قلعۀ کوه چهلزینه که در زمان شاه جهان که علی مردان خان قلعۀ قندهار را باهل هند داد حسب الحکم شاه جهان پادشاه قلیچ خان قلعهدار حصاری بر دور کوه چهلزینه کشید و این کوه چهلزینه کوهی است واقع در ما بین شمالی و شرقی قلعۀ قندهار و مشرف بر قلعهای که در زمان بابر پادشاه حسب الحکم سنگتراشان چهلزینه سنگی تراشیده بر سر آن کوه را پیدا کرده بودند و چون آن کوه اشراف زیادی داشت بابر پادشاه عمارتی مختصر بر قلۀ آن کوه ساخت و شبهای ماهتاب بر فراز آن کوه رفیع برآمده سیر ماهتاب مینمود، بسبب اشراف آن کوه