پرش به محتوا

برگه:مجمع التواریخ میرزا محمدخلیل.pdf/۱۱۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

غلامان یک روز قبل از ورود آن جناب بشهر مشهد مقدس ظاهرا بجهت طلبیدن عادل شاه و پسر ابراهیم شاه که طفل بیمار بود روانه نموده بود و در باطن تلقین قتل آن جناب را عند الفرصة بر رسول بیک مزبور کرده.

نظر به اینکه علام الغیوب که حافظ حقیقی است در آن وقت تضرر از آن ظالم حق ناشناس مقدر ننموده بود قبل از ورود رسول بیک مذکور آن جناب از طریق بیراهه تشریف بمشهد مقدس آورده از اذیت آن موذی مصون و محروس ماندند تا اینکه جواهر خانه و خزانه و غیرۀ کارخانجات پادشاهی داخل شهر شده تسلیم عمله‌های پادشاهی نموده در عوض این اعانت عظیم که هرگاه آن جناب باعث نمی‌شدند اهل آذربایجان و عراق و قلمرو علی‌شکر حبۀ از این اموال و اثاثه را مجال آمدن بخراسان نداده اهل آن مملکت خود به تاراج می‌بردند در جلدوی۱ همچون اعانتی عظیم شاه‌رخ شاه بدعهدی با جناب حضرت امام رضا علیه السلام و بکلام اللّه را مجوز شده چنانچه لیلا و نهارا در فکر تضرّر جانی بآن جناب می‌بود لیکن بسبب موانع چند عداوت خود برملا نمی‌نمود و آن جناب در کمال احتیاط نزد او آمد و شد می‌فرمودند تا آنکه شبی پنجاه کس از غلامان خود را بتبدیل لباس به دولتخانۀ آن جناب فرستاد، بعد از نیم‌شب آنها از ممر آبی که بر صحن محل خواجه‌سرایان که در حرم بود آمده در آن وقت خواجه‌سرایان مطلع شده موازی ده کس از مردم که داخل محوطه شده بودند گرفتار خواجه‌سرایان و کشیکچیان شده مابقی که در بیرون بودند فرار کرده رفتند.

بوقت صبح دستگیر شدن غلامان شاه‌رخ شاه بعرض آن جناب رسید، آن جناب بدست معتمدی آن ده کس را به نزد شاه‌رخ شاه فرستاده پیغام فرمود که بعد از اعانت و خدمت چنینی که شما محتاج و متحیر بیک تومان وجه بودید قطع نظر از کلام اللّه و مهر انور جناب مولی که فیما بین ضامن است نموده ناحق عوض در جلدوی آن در صدد هلاک اینجانب افتاده‌اید بسیار دور از مروت و انصاف است، هر چند از وجنات و مکاتبات شما تفرس غدر و عداوت بر اینجانب مبرهن گردیده بود اما چون هنوز خصومت شما بر جمهور خلایق ظاهر نگشته بود ترک ملاقات را مناسب نمی‌دانست، الحال که غدر

________________________________________

[۱]

  1. (۱) جلد و بضم جیم ترکیست بمعنی پاداش و صله و انعام