برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۱۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۶
رجال ایران

خان قاجار، موسس سلسله قاجاریه، برای ضمیمه کردن خراسان به قسمتهای دیگر ایران، و همچنین گرفتن بقیه جواهرات نادری، که در نزد شاهرخ شاه بود، بسمت مشهد رهسپار گردید. هنگام ورود بحوالی مشهد چون شنید که ابراهیم خان، در تهیه علوفه و مایحتاج چهارپایان سپاه، عمداً یا سهواً، کوتاهی کرده هنگامیکه به نزد آغا محمد خان، برای اظهار اطاعت، آمد آغا محمدخان دستور داد که او را با تمام بستگان و خانواده‌اش بتهران تبعید نمایند و دستورش فوراً اجراء گردید[۱].

ابراهیم ابراهیم شاه برادرزاده نادرشاه و پسر دوم ابراهیم خان و برادر کهتر علی شاه عادل‌شاه بوده ابراهیم خان ظهیرالدوله که در سال ۱۱۵۲ قمری، در شیروان، در جنگ با لزگیها کشته شد، نام او را به پسرش دادند، و از آن تاریخ ببعد، معروف به ابراهیم‌خان گردید. موقعیکه عادل شاه بسلطنت رسید، برادر خود، ابراهیم خان را سردار و صاحب اختیار اصفهان نموده بآنجا فرستاد. سپاهیانیکه ابراهیمخان در اصفهان بهمراه خود داشت، مشتمل بودند بر عده‌ای از افغانها و ازبکها، چه با خود از مشهد بود و چه از شیراز آمده باو ملحق شده بودند، و چون نظر مخالفت با برادر داشت، برای جلب قلوب سپاهیان، از هیچ چیزی درباره آنها دریغ نمیداشت، و بواسطه محبت و ملاطفت زیاد، قلوب آنان را کاملا بطرف خود جلب نمود، و پس از اطمینان از این کار، متوجه لشکریان آذربایجان، که از زمان نادرشاه، بفرماندهی امیر اصلانخان قرقلوی افشار، عمه‌زاده نادرشاه، بسر میبردند، پرداخت، و چون امیر اصلان خان بجهاتی از علیشاه متوهم بود رایت مخالفت برافراشت، و جمعی را با افاغنه و ازبک که در اصفهان میبودند، بر سر کرمانشاه فرستاد. امیرخان عرب میش مست، پسر یار بیک خان توپچی باشی، که از زمان سلطنت نادر شاه، والی کرمانشاه بود، و پس از مرگ نادرشاه، علیشاه نیز او را بدانجا فرستاده بود، پس از جنگ با لشکریان ابراهیم خان مغلوب و دستگیر شد، پس از این فتح، ابراهیم خان آهنگ آذربایجان نمود، علیشاه که متجاوز از هفت ماه بود که در مازندران اقامت داشت، از این معنی اندیشناک گشته، از مازندران بعزم تنبیه برادر حرکت کرد، ابراهیمخان نیز امیر اصلان خان عمه زاده پدرش را از آذربایجان احضار کرده، سپاه خود را مجهز و مستعد پیکار ساخت، و در میانه زنجان و سلطانیه (سمان ارخی) تلاقی دو سپاه واقع شد، در این بین فوجی از علیشاه با وی مخالفت ورزیده، بابراهیم خان ملحق شدند و این خود سبب شد که بقیه سپاه علیشاه، از این پیش آمد، بکلی متزلزل گشته و روحیه خود را باختند، و رشته پایداری را از دست دادند، و هر یک سر خود را گرفته، طریق هزیمت گزیدند. علیشاه با سه نفر برادر کهتر، و معدودی از خواص خود، به طهران گریخت، و ابراهیم خان بدنبال آنان، عده‌ای را فرستاد، علیشاه را با برادران در تهران گرفته، علیشاه را کور ساخت. پس از این


  1. طائفه شادلو یا شادیلو از جمله اکرادی هستند، که شاه عباس بزرگ، برای جلوگیری از ترکتازی اوزبکها، چهل هزار خانوار را از کردستان کوچ داده، در حدود خراسان، در کوهستانها و دره‌های میان استرآباد و چناران ساکن نمود. طوایف کردی را که شاه عباس کوچانید و در خراسان ساکن نمود، عبارت بودند، از شادلو–زعفرانلو–کیوانلو و امان لو.