او را بجای قهرمان میرزا عم خود به حکومت خراسان تعیین و با پسرش حسنخان سالار بخراسان فرستاده شدند. آصفالدوله به کمک خودی و بیگانه با اینکه میرزا ابوالقاسم قائممقام با رفتنش بخراسان مخالف بود معذلک در سال ۱۲۵۰ هـ. ق. والی خراسان شد و حکومت خود را در آنجا طوری ترتیب داد که خراسان را بتواند برای خود و اعقابش حکومت مستقلی تشکیل دهد. نقشه انگلیسها مدتها این بود که ایران به حکومتهای مستقل مجزی از هم بطوریکه حکومت افغانستان را ترتیب داده بودند تشکیل شود و بیشتر نظرشان بخراسان و فارس بود و برای اینکار بهترین عامل را برای اجراء نظریات خود در خراسان آصفالدوله را که جامع جمیع جهات بود انتخاب کردند پس از کشته شدن میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی (۱۲۵۱ هـ. ق.) آصفالدوله انتظار داشت که محمد شاه خواهرزادهاش او را برای تصدی مقام صدارت اختیار کند و همینطور در حال انتظار بود و چون دید که از ناحیه شاه خبری نشد بدون اجازه با عجله از مشهد حرکت کرده به تهران وارد شد ولی محمد شاه قبلا تصمیم گرفته بود که حاج میرزا آقاسی ایروانی مرشد خود را صدر اعظم کند و این تصمیم هم عملی شده بود و حتی از آصف الدوله سخت بازخواست شد که چرا بدون کسب اجازه به تهران حرکت کرده و خراسان را بدون سرپرست گذاشته است و با تهدید بوی امر شد که فوراً بمحل حکمرانی خود برگردد. آصفالدوله چون چنین دید باو بسیار برخورد زیرا خود را بمراتب برتر از دیگران فرض میکرد مخصوصاً اطاعت از حاج میرزا آقاسی را مخالف شئونات خود دانست بنابراین کار ایالت خراسان را به حسنخان سالار پسر خود واگذاشت و خود از ایران خارج شده به زیارت مکه رفت. وزیر مختار انگلستان (سر یوستن شل Sir Yustin Sheil) ضمن گزارشی که به لندن فرستاده است چنین مینویسد: «آصفالدوله خود و تمام افراد خانوادهاش همیشه کاملا در اختیار دولت انگلستان بودهاند منتظر فرصتم که در یک ملاقات خصوصی شاه را وادار کنم باو مقام وزارت[۱] اعطاء نماید» نقل از اسناد وزارت خارجه انگلیس ج ۱۳۹ – ۶۰ نامه ۱۹ اکتبر ۱۸۴۸ میلادی (۱۲۶۴ هـ. ق.) نامبرده از سال ۱۲۵۰ هـ. ق. تا سال ۱۲۶۳ هـ. ق. حاکم خراسان بود و در این سال حکومت را به پسر ارشد خود حسنخان معروف به سالار[۲] واگذار کرده و خود پس از آمدن به تهران عازم مکه شد. و پیش از رفتن بمکه برای اینکه تمام امور خراسان در دست پسران او باشد فرامینی از محمد شاه بعنوان آنان صادر کرد حسنخان سالار را متولیباشی آستان قدس رضوی و میرزا محمد خان پسر دیگر خود را در غیاب خویش نائبالحکومه خراسان نمود. حسنخان سالار پس از عزیمت آصفالدوله از اوضاع درهم و برهم ایران در اواخر سلطنت محمد شاه و صدارت حاج میرزا آقاسی سوء استفاده کرده طبق دستور پدرش و بیگانگان سر به شورش و خودسری گذاشت و مدت چهار سال باعث زحمت و گرفتاری زیاد حکومت مرکزی ایران را فراهم آورد لکن اراده آهنین میرزا تقی خان امیر کبیر او را از میان برد و معدومش کرد.