نتایج ملی شدن نفت ایران چند گونه بود. یکی تأثیر موفقیت ایران بود بر همسایههای نفت دارش. دیگر تهدیدی بود که از این راه صنعت غرب میدید؛ آنچنان که ملی شدن برای صنعت غرب به معنی نوعی ضبط و مصادره در آمده و د. بنا بر این هر چندایدهآلیستهای آمریکایی ملی شدن را - نه به صورت فعلی - حق ایران میدانستند اما رئالیستهای امریکایی حق داشتند مانع آن بشوند. و راستی اگر در سالهای ۵۳-۱۹۵۱ خطر این بود که ایران به بلوک کمونیسم بپیوندد و آمریکا را از منافع مادی و استراتژیك خود محروم بگذارد حالاچه پیش میآید؟ گرچه آن روزها هیجان بسیار عظیم بود و بازار سیاست و تظاهرات در کوچه و بازار تهران سخت رواج داشت اما شك نیست که کمونیستها هیچوقت مستقیماً عمل نمیکردند، و به عقیده شخص من احتمال پیوستن ایران به بلوك كمونیست بسیار ضعیف بود. و دلیلش اینکه اگر عراق در سال ۱۹۵۸ توانست با یك انقلاب خونین باز هم به دامن کمونیستها نیفتد چرا نبایست در ایران از آن هم سادهتر عمل کنند؛ آمریکاییها در سال ۱۹۵۱ دکتر مصدق را به عنوان مردسال شناختند و او را شخصیت افسانهای دادند و خودشان كمك كردند به اینکه همۀامید ملت ایران در او خلاصه بشود؛ اما خود آنها یکی دو سال بعد به علت همان ترسها که بر شمردم موجب سقوط او شدند. و آیا بهتر نبود که به جای این همه ترسیدن از کمونیسم امریکا بکوشد که خود - خواهی و غرور ملی ایرانیان را ارضا کند؛ بنابراین این سؤال پیش میآید که آیا ساقط کردن دکتر مصدق کار عاقلانهای بود یا نه و جواب این که این نوعی تراژدی بود که برای بوجود آوردنش شرق و غرب و ایران و امریکا در ساده لوحی وجهل وسوء تفاهم همکاری کردند شاید خود امریکا نیز در وجدان خود به این خبط پی برده بود پس از آن واقعه فوراً سیل کمکهای اقتصادی را به سمت ایران سرازیر کرد. اما نباید نامه ژنرال آیزنهاور را فراموش کرد که در ۱۹۵۳ (ماه ژوئن) نوشت که کمکهای آمریکا در صورتی به ایران داده خواهد شد که مسأله نفت به سر انجام قابل تحملی رسیده باشد و البته که مقصود آیزنهاور از این نامه خالی کردن زیر دیوار دکتر مصدق بود چنانکه حتی میلیون مبارزو سرسخت را نیز بشك انداخت. حتی خود دکتر مصدق نیز با این نامه دریافت که دیگر از پشتیبانی آمریکا برخوردار نیست و در آخرین فرصت پیش از سقوط به سفیر آمریکا هندرسون نوشت که حاضر است برای حل مسأله نفت به مشاورهای جدی بپردازد و مواردی را قبول کند
برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۹۴
ظاهر