برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۸۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

عذابی تازه و بی‌حد و اندازه بیازارند.

و عجیب اینکه اگر کسی بخواهد این شاهزاده را از قید اسارت و رقبه ذلت این کهنه دزدان خلاص، کند راضی نمی‌شود که سهل است در صدد قتل و اذیت شخص خیراندیش برمی آید.

فیلسوفان عالم به آواز بلند فریاد می‌ی کنند که‌ای ایرانیان بدبخت تازیان بی‌مروت و عربان کهنه دزد بی‌انصاف و غیرت برسر. شما‌ها ریخته و تخت کیانی و تاج کی قبادی را زیر و زبر کردند. علم کاویانی را سرنگون نموده دولت و ثروت چهار هزار ساله ایران را تاخت و تاراج کردند جوانان رشید مثل سرو و شمشاد شمارا زیر شمشیر، ریزریز زنان باشرف وعصمت شمارا دستگیر و رقاص محفل سعد وقاص زن حیز. نمودند شیخان کبیر و پیران روشن ضمیر و مغان و موبدان و اطفال صغیر را بعضی اسیر و برخی دستگیر و اکثری را طعمه شمشیر بی انصافی و بی‌مروتی خویش کردند.

آیین پاك و روشن و باشرف تابناك شما را به خوی نجس عربی وطبیعت نحس بدوی و فطرت دزدی تحویل دادند. اساس دروغ و بنیاد ظلم و دین موهوم و خدای مجهول و پیغمبری‌امی در شما‌امانت و ودیعت نهادند.

خود عرب‌ها هنوز یك هزار سال است دو عبارت از قرآن را نمی‌دانند و یك قانون شریعت را نمی‌فهمند و در این مدت مدیده یک روز بر وفق دین محمدی رفتار نکردند و در وقت هجوم به ایران آداب نماز را که عمود اسلام است بلد نبودند و از قرآن یك آیه را از بر نداشتند و نمی‌فهمیدند.

چنانچه در فتح مداین به عمرتون بهتون شده نوشتند غنایم را که از مداین بدست آورده‌ایم چگونه تقسیم و توزیع نماییم در جواب نوشت به هر کس از قرآن یك آیه بداند سهمی بدهید مبالغی خطیر را به مدینه فرستادند و نوشتند ما وجدنا فی جیش المسلمین الف رجل یحفظ آیة من كتاب الله.


خلاصه این دزدان بیابان و این جانوران درنده، نادان، ایران را ویران و ایرانیان را گرسنه و بی‌سامان کردند.

درد بی‌درمان اینکه هنوز ما دست از بندگی و تقلید‌ایشان و اطاعت آیین و کیش آنان برنداشته‌ایم. و جنگ امامت امام محمد تقی و خلافت عمر و علی را مایه سعادت و نیکبختی و اسباب ترقی و رفاه و حقپرستی خویش قرار داده‌ایم.