برای جواب گفتن به این دو سؤال باید دید که روشنفکر عصر روشنائی و من تبع او، چرا با مسیحیت از در مخالفت درآمد؟ تا معلوم شود که آیا همان چراها عیناً در مورد روشنفکر ایرانی اواخر دوره قاجار صادق هست یا نه؟
۴) پشتوانههای روشنفکران در معارضه با روحانیت
نخستین پشتوانه رفتار ضد مذهبی روشنفکران عصر روشنایی - که به انقلاب کبیر فرانسه انجامید - انقلاب صنعتی ناشی از تحول علوم بود یعنی که روشنفکر فرانسوی (و اروپایی به طور اعم) در آن دوره عالم بود و داشت تخصص هم پیدا میکرد علاوه بر این که اصالت بشر (اومانیسم) برای او نوعی جانشین هر مذهبی شده بود که همه اصالتها را به آسمان حواله میدهد به تعبیر دیگر روشنفکری که رهبر انقلاب فرانسه، بود از فرمان ازل سر پیچیده بود و میخواست اختیار لوح و قلم را خود بدست بگیرد و میدانست که به جای وحی آسمانی چگونه قوانین زمینی - مثلاً روح القوانین – میشود نوشت یا باید نوشت. و دائرة المعارفنویسان نوعی انجیلنویسان جدید بودند و قرارداد اجتماعی را به جای قضا و قدر مینهادند و آن وقت روشنفکر ایرانی که از صد سال پیش به این طرف به تعارض با روحانیت برخاسته کی و کجا از نتایج انقلاب صنعتی برخوردار بوده است؟ و جز در حوزه استعمار و مصرف چه سهمی از علوم جدید دارد؟ همین روح القوانین و قرارداد اجتماعی را ما تازه میان سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ ترجمه کردهایم و دائرة المعارفمان هنوز نوشته نشده است. روشنفکر ایرانی که در قضیه سنگربندی زنجان در صفوف بابیهای اول