برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

سیاسی به مواریثی عقیده دارد که با سنن و آداب حاکمه بر توده های مردم یا وجه مشترک کمی دارد یا اصولاً کوچکترین وجه مشترکی .ندارد بنابراین تنها قدرتهای استعماری نیستند که نشان و مهر خود را به کشورهای آزاد شده از قید استعمار زده اند؛ بلکه این قشر منتخب روشنفکر که مطابق روشهای اروپایی تربیت شدهاند نیز در همان جهت مذکور در بالا تأثیر میکنند زیرا اینها مؤسسات و قضاوت و رفتار جوامع مدرن را که مترقی تلقی می کنند دانسته یا ندانسته تقلید میکنند.[۱]

ملاحظه میکنید که تمام این شرایط در ایران جمع است. غربزدگی روشنفکران بی معنا شدن مؤسسات دولتی، به حال خود رها شدن مجموعه دستگاه ارزشهای سنتی و محلی و الخ...

پس از این بحث فرعی که به قصد روشن کردن موضع اجتماعی نظامیان در این سمت از عالم ،آمد اکنون برگردیم به مطلب:

روشن است که در قلمرو قوای معقول و متناسب تأمینی، یعنی پلیس و ژاندارمری و ارتش، نوعی ارزش روشنفکری به جای خود محفوظ است. یعنی که یک افسر راهنمایی و رانندگی یک روشنفکر است. همچنان که یک پاسبان راهنمایی، یک کارگر دستی است و چراغ راهنما وسیله کارش یا یک افسر ژاندارم – به شرط اینکه نوعی کدخدا منشی داشته باشد در حل و فصل دعواهای محلی و

  1. نقل شد از مجله علم و زندگی کتاب ،دهم سال ۱۳۳۹، از مقاله ای به عنوان «قدرت و انضباط در نقش تنظیم کننده سیاست و ارتش در کشورهای توسعه نیافته».