به دوره قاجار ندارد. و همه در پی نبش قبرهای بسیار کهن است که در آن بازیها به وجودشان احتیاجی هست. و اما مجله «سخن» که پناهگاه روشنفکران دوره بعدی است پر است از غربزدگی. چرا که دوره، دورۀ غربزدگی است پس آن مجله پر است از ترجمه و جز از موارد بسیار نادر پر از فرنگی بازی و غالباً دور مانده از داغترین مسائل زندۀ ادب و فرهنگ و سیاست مملکت و پردازنده به دور افتادهترین آراء و آثار و اخبار غرب. این هر دو مجله که هر یک در حدودی بلندگوی بیرمق ادبی و فلسفی و تاریخی روشنفکران زمان خویشند به جای اینکه محرک امری باشند و رهبر جامعهای و بناگذارنده طرحی در فکر یا در عمل یا دست کم کمککننده به ایجاد شعوری در وضع گرفتن نسبت به خطرهای بزرگ زمانه، هر کدام و به همین علتها که بر شمردم فقط پناهگاهاند پاتوقاند- فضای تنگی برای تنفس روشنفکر درمانده از عمل و اخراج شده از رهبری.اند منتها چون در آن دوره پیش از شهریور ۲۰ همه بادبانها با لاف در غربت به کورش و داریوش و فردوسی پر میشد، مجله «مهر» نیز انباشته بود از نبش قبوری که بتوان به آنها پز داد. به این دلیل و گرچه «مهر» مجلهای بود ادبی»، اما حتی ادبیات آن دوران پیش از شهریور، بیست در خارج از قلمرو صفحات آن مجله شکل میگرفت مراجعه کنید به مجله «موسیقی» و کارهای هدایت و نیما و تندركیا و محمد مسعود و دیگران و دیگران، که هیچکدام رابطهای با مجله «مهر» نداشتهاند اما چون در دوره پس از شهریور ۲۰ همۀ بوقها به یاد غربزدگی صدا میکند و دیگر احتیاجی به
برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۵۲
ظاهر