برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مناسبت هر دو عامل ذهنی و اجتماعی نهضت مشروطه با شکست مواجه شد و به ناکامی رسید. و درست از دوره کودتا به بعد است که هم روشنفکری و هم روحانیت از معرکه خارج می‌شوند. به جای روشنفکری، آن بازی‌ها نشست که پیش از این برشمردم و به جای روحانیت، غربزدگی. و جای خالی این هر دو قدرت اجتماعی را، نظامیان پر کردند که هنوز پر کرده. دارند. چون اکثریت مردم مملکت که هم بیسواد و هم ناچار مذهبی بودند و عقایدشان در اختیار منبر و محراب بود و وجدان‌ایشان را روحانیت می‌ساخت و میسازد یکسره هم از روشنفکران بریده ماندند و هم از روحانیت؛ چراکه وسیله دسترسی به آراء روشنفکران را نداشتند و سخت‌گیری حکومت نسبت به روحانیت اثر این دسته را نیز برذهن مردم کاست. و در چنین فضای خالی ذهنی بود که رادیو وارد میدان شد با پشتوانه حکومت خود کامه و نظامی و گرچه ده دوازده سالی (از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲) مجال مجددی هم برای روشنفکران و هم برای روحانیت پیدا شد که اثری در اجتماع بگذارند اما به علت اختلافات داخلی و معارضه‌های خصوصی که در صفوف‌ایشان حکمفرما بود و عاقبت کار را به نوعی هرج و مرج، کشاند حاصل همه آن اثر گذاشتنها این است که اکنون حکومت‌های ما با مدعیات روشنفکری در یک دست و مدعیات مذهبی و روحانی در دست دیگر و پول نفت پس پشت، یک تنه وارد میدان رهبری شده است و خود را بی‌نیاز کرده هم از روحانیت و هم از روشنفکری و در هر پستی به هر یک از‌ایشان که نیاز داشته باشد نیز صف طویلی از منتظر المشاغل‌های روشنفکری