برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۲۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

در اطراف «خنجی» به چشم می خورد که واقعاً حیران کننده است. این بابا را می گویند مرض روانی داشته و حتماً او هم چیزی درباره اینها میگوید و دیگری هم می گوید. خودخواهی و دعواهای شخصی تا گلوی اینها را گرفته. خبر دارم از رفقایی که با دکتر و ثوقی آشنایی دارند که وی همۀ اینها را کافر خوانده و خودخواه، و آنها هم البته حرفهایی درباره این با با در چنته دارند و با این بساط میبینیم که از هر طرف بین این اشخاص بزن بزن است و به این لحاظ است که فرصتهایی مثل انتخابات را از دست میدهند و به این لحاظ است که نوک ما در پشتیبانی از نهضت ملی چیده شده است.

این از طرفی برای ما که در گذشته سیاسی، ناآگاه پیروی می کردیم، اهمیت فراوان دارد. حالا نمیخواهیم دنباله روی از کسانی بکنیم که وضعشان نامعلوم است و چون به هر حال نباید مبارزه را رها کنیم، ولی اطرافمان روشن نیست، دچار پریشانی میشویم. از طرف دیگر مشاهده این احوال خیلیها را از هرچه نهضت ملی است بیزار می کند و از این رو لقمه های فراوان تری برای حزب توده که تبلیغاتش در اروپا زیاد است فراهم می.شود مردم این طرف را که باید در مقابل سفره حزب توده خوان رنگین تری گسترد - خیلی شلوغ - فقیرانه و گاهی ابلهانه می بینند و جز سر و صدای قاشق و چنگال خالی چیز دیگری به گوششان نمیخورد و به دیده شان نمی آید. این است که نهضت ملی بازی در اینجا چنگی به دل نمیزند.

در مقابل این بازار آشفته باید اشخاص مطمئنی باشند و با ایمان، و آگاه از آنچه میکنند و اینکه در چه جریانی هستند و به اصطلاح عقیده مند به دستگاه رهبری. و طبیعی است که با چنین آگاهی و اعتمادی هر کس باشد بهتر می تواند جنبد و قاطعیت بیشتری پیدا میکند و کارش بهره فراوانتری خواهد داشت. و از این قبیل آدمها در میان ما کم است. آنهایی که از نهضت ملی و از گروههای هفت و نگش گاهی می خواهند دفاع کنند خود سرگرم اند؛ دست و پایشان فرورفته در گل است و این جای افسوس است. ما میخواستیم چند نفری جلو این جریان را لااقل در شهری که ساکنش هستیم و جوانان هموطن رشید و دختر باز زیاد دارد، بگیریم ـ جلسات تشکیل بدهیم - و در آنها به قول خودمان آن چهار تا و نصفی ملت را به راه راست هدایت کنیم ولی در مقابل این سؤالات که درباره افراد میشد و شخصیت رهبرها، جا میزدیم و تازه میفهمیدیم که این مشکلات برای خودمان هم مطرح است.

من نمیدانم شما باز هم به بوسهٔ خودتان که به کتاب سیاست زده اید و فادارید