برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

تصدیق همۀ، مورخان سهم اعظم برد و باخت را روحانیت به دوش کشیده است. و نمونه‌های کوچکتر عبارت است از مقاومت روحانیت در مقابل مجلس مؤسسان ۱۳۰۴، مخالفت با کشف حجاب و قضایای قم و مشهد و شهر ری در ۱۳۱۴... که در همگی با شکست مواجه شده است.

و اما نظامیان گرچه- درست است که از پس جنگ هرات (۱۲۷۲ قمری - ۱۸۵۷ میلادی) به عنوان تابعی از متغیر اصلی که وضع کلی حکومت‌های ایران باشد روز به روز به رکود بیشتری دچار آمده‌اند تا به جایی که دیگر در هیچ واقعه تاریخی اهمیت دست اول را نداشته‌اند[۱]. و تنها اثر مترتب بر وجود‌ایشان شرکت در مجادلات بیابانی و خیابانی است برای حفظ نظم موجود. با اینهمه متوجه هستیم که در وضع فعلی به عنوان جانشین بلامعارض هر نوع رهبری دیگر‌ایشان به تنهایی نشسته‌اند نه تنها در پست مدیریت قوای تأمینی و پلیس و ژاندارمری که جای اصلی‌ایشان است، بلکه حتی در پست مدیریت امور اجتماعی و صنعتی و کشاورزی[۲]؛ و اگر

  1. ارتش در تمام زد و خورد‌های داخلی فقط دوبار با عده‌ای که دارای اسلحه و مهماتی نظیر خود ولی بسیار کمتر بود رو به رو شده... » صفحه ۹۴ کتاب «مصدق و رستاخیز ملت» نوشته سرگرد پیاده سید محمود سخائی. چاپ ۱۳۳۱ - خواندنی‌ها- و به توضیح همین مأخذ این هر دو بار در زد و خورد با «بارزانیها» است.
  2. صرف نظر از وزرای نظامی که از ۱۳۳۲ به بعد تعدادشان روز افزون است و نیز صرف نظر از مدیران نظامی دست دوم چه در دوایر حکومتی چه در دوایر خصوصی (کارخانه‌هایی که بیش از ۵۰ نفر کارگر دارند حتماً یك مدیر