برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

وقتی یک مجموعه انسانی را از دسترسی به کتاب و روزنامه و کلاس و فرهنگ محروم کردی و ایشان را بازداشتی از اینکه شرکت کنند در بده و بستان با عالم علم و فرهنگ یا متوجه فعالیت بدنی صرف می شود. در صورت عمله و سرباز و ژاندارم و هرنوع مأمور اجرای دیگر یا متوجه فعالیتهای ذهنی غیر فرهنگی. یعنی که اقتصاددان میشود و دوسوم بقالیهای دو نبش تهران را در اختیار میگیرد. و بدتر از این وقتی از به کار بردن زبان مادری ایشان در، حتی رادیوريال خودداری کردی جذبهٔ رادیوهای خارج از مرز که به زبان مادری ایشان سخن میگویند بالا میرود هم اکنون ۹۰ درصد آذربایجانی های شهرنشین که رادیو دارند «باکو» را میگیرند. صرف نظر از اینکه نسبت مصرف رادیو در آذربایجان بسیار کمتر است تا مثلاً در گیلان و مازندران و در دهات آذربایجان کمتر می بینی قهوه خانه ای را که رادیو داشته باشد چرا که زبانش را نمیفهمند و اگر باکو را هم بگیرند لابد ژاندارم مزاحم است. ناچار این ابزار بزرگ ارتباطی برای ۶-۷ میلیون آذربایجانی، بیکاره مانده و اگر هم رابطه ای ایجاد میکند با این سمت و تهران نیست؛ با باکو .است نتیجه فرعی این قضیه اینکه رادیو نتوانسته در روستای آذربایجان جانشین مؤسسات مذهبی بشود و به همین دلیل مؤسسات مذهبی در آذربایجان هنوز به قدرت و قوت خود در زمان صفوی .برقرارند چرا که به زبان ترکی روضه میخوانند و سینه میزنند و قمه زنی هنوز در اردبیل رایج است و هر دهی یکی دو مسجد دارد بزرگتر و زیباتر و پر ثروت تر از مساجد شهری و تنها در مهمانخانههای آذربایجان است که میبینی مهر