برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

تود‌های ساخته شده یا می‌شود قدم بردارند.

۲) روشنفکر و مشکل بیسوادی

پیش از این اشاره شد که از نظر اجتماعی ما اکنون در دوره ظهور یک شهر نشینی تازه پا بسر می‌بریم که شیفته رفاه است و بنده مصرف اجناس وارداتی و برای دسترسی به این هر دو، سخت فریب پرچم و سرود ملی و مرز‌ها را خورده؛ یعنی که تازه دارد با مفهوم ملیت آشنا می‌شود. در روزگاری که بین‌المللی بودن سرمشق کتابهای دبستانی است روشنفکر ایرانی که باید آزاد‌اندیش و چون و چرا کننده و انساندوست، باشد در چنین حوزه‌ای باید آراء خود را عرضه کند؛ آرائی که به جای ایجاد رفاه و آرامش، ایجاد ناراحتی می‌کند؛ و از مصرف اجناس وارداتی فقط به «ترجمه» رضایت می‌دهد و از پرچم و مرز و ملیت فقط در حوزه‌های فرهنگی دفاع می‌کند. روشنفکر ایرانی در چنین محیطی درمانده. است تنها مانده است نه حکومت حرف او را می‌پذیرد و نه مردم او را می‌خوانند مرد شهری - واخیراً روستایی نیز که در بند نعمات است فرصت بحث در لاهوت و ناسوت را ندارد روحانیت نیز که روشنفکر را یک قلم طرد و تکفیر کرده؛ چرا که روشنفکر از آغاز کار سنگ لامذهبی را به سینه‌زده. سانسور حکومت نیز که بر رادیو و مطبوعات و دیگر وسایل کسب خبرو توزیع فرهنگ نظارت می‌کند در دست آن دسته از روشنفکران است که مزدورند و نه. مختار و به این طریق روشنفکر واقعی ما روشنفکری است که رابطه‌اش با خلق. بریده و تنها دلخوشیاش اینکه روز به روز بر تعداد مدارس افزوده می‌شود و بارعام، خلق روزبه روز رو به او مفتوح تر