میدهد ناچار بسرعت نگاهی به گزارش او بیفکنیم و سطوری را بترتیب از آن نقل کنیم میگوید: «در اینجا، روشنفکر ارگان ابداع و خلق نیست. بلکه صرفاً آلت و ابزاری برای اجرای مقاصد بشمار میرود. بدین معنی که باید لا ینقطع به آنهایی که حکومت میکنند فایده برساند و هرکس چنین فایدهای نداشته باشد روشنفکر محسوب نمیشود. ص ۴
روشنفکران در دموکراسیهای تودهای در وضعیتی قرار دارند که میتوانند طبقه جدید اشراف را بوجود آورند. به شرط اینکه مطلقاً و برای همیشه مطیع و فرمانبردار باشند. همانطور که قلب، خون را به تمام بدن میرساند وظیفۀ آنان نیز پس از تصمیم حزب عبارت از انتشار نظریات و عقاید دستگاه رهبری در کالبد اجتماع است. ص ۹
باید از ایجاد وضعی که روشنفکران در آن بتوانند فریاد کنند نه احتراز نمود. باید با ایجاد یک محیط مساعد و وارد آوردن فشارهای نامحسوس آنان را وادار به تسلیم نمود. این قاعدهای است که در همه جا میتوان بکار. بست مثلاً نویسندهای که در تحت (کذا) چنین فشاری واقع شده است به خود میگوید: به این که چیزی نیست اگر با نوشتن این مقاله مطابق سلیقه آنها بگذارند دنباله نگارش کتابم را که با خط مشی آنها موافقتی ندارد بگیرم مانعی در انجام آن نمیبینم. ص ۱۰
موضوع دیگری که از نظر رژیم جدید نهایت اهمیت را دارد حفظ و نگاهداری مؤسسات معروف و قابل احترام و استفاده از