فریب درد
آنچه میخواهم بگویم، اساسیترین و اصلیترین حرفی که برای گفتن به شما دارم، مسئلهای "علمی" نیست، یک مسئله "فکری" است. بزرگترین حرف اساسیای که میخواهم بزنم، و احتیاج به توضیح و تفسیر ندارد، اینست که: "آگاه باشیم که با اشباع علمی خود را از نظر فکری، اشباع یافته احساس نکنیم." و این یک نوع سیری بسیار کاذب است، و یک نوع فریب بسیار بزرگ که خاص تحصیلکرده هاست، خاص روشنفکر زمانه ماست که وقتی از لحاظ علمی اشباع میشود، تحصیلات بالا پیدا میکند، از لحاظ علمی اطلاعات وسیع و درجات برجستهای مییابد ، استادهای بزرگ و کتابهای بزرگ می بیند، نظریات علمی کاملا بدیع مییابد و فرامیگیرد، در خود غرور و رضایتی احساس میکند، و خیال میکند که از نظر فکری به منتها درجهی یک انسان آگاه رسیده است. و این فریبی است که حتی یک "آدم عامی" کمتر دچار آن میشود تا یک "آدم عالم". یک استاد، یک فیزیکدان، یک فیلسوف، یک صوفی بزرگ، یک ادیب، یک مورخ، یک ریاضیدان، غالبا فکر نمیکند که از لحاظ فکری، ممکن است "کاملا" صفر باشد و از لحاظ شعوری در سطح عامیترین عوام همچنان مانده باشد. و از نظر آن چیزی که "آگاهی است"، "خود