پرش به محتوا

برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۷۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

خبری نبود، برگشتیم دیدیم سید هم نیست. یعنی زده بود بچاک چون میخواسته از محظور در بیاید و رودر واسی گیر نکند که خجالت بکشد!

اغفال ! اغفال !

"جنگ است ، آقا جنگ است " میخواهد مسئله خروس مطرح نشود . میگوید: جنگ است، خون راه افتاده .... ! مسئله خروس را مجهول نگه میدارد ، معطل می کند،به یک جنگ زرگری ، به یک جنگ دروغین، یک جبهه فرعی در کنار جبهه اصلی درست میکند، مدتی ذهنها مشغول می شوند ...! جنگ شعر نو و شعر کهنه ، جنگ چادر و مینی ژوپ، جنگ ریش و با بی ریش ،جنگ خط فارسی با خط لاتین، جنگ متقدم با متجدد ، همه اینها جنگ هایی است

دروغین ، فرعی !

همه اش جنگ خروس است، و هم برای اینکه مسئله اصلی مطرح نشود!

در طی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ ، در همین ایران ، برای اینکه مسئله، شرکت نفت مطرح نشود، هجده الی بیست تا جنگ، درست شد! در قرن نوزدهم میلادی ، که استعمار در اوج فعالیتش بود ، برای آنکه چنین مسئله ای ، در کشورهای اسلامی ،

۷۵