پرش به محتوا

برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

جعفر برمکی ، بقدری غذا درست کرده بودند که چندین روز مازاد غذاها در بیرون بغداد انباشته می شد و یک گوهی از غذاهای مانده در خارج بغداد بوجود آمد، که پس از مدتها که حیوانات و پرندگان از آن خوردند ، بقیه اش ، تمام بغداد را انچنان بگند آورد ، و بهداشت و سلامت مردم را طوری بخطر انداخت ، که عده زیادی را اجیر کردند که این کوه غذا را به بیرون شهر ببرند!

یک نفر هم در سراسر جامعه مسلمین از عالم و فقیه و شاعر و آگاه و غیر آگاه و فیلسوف و پیشنماز و .پس نمازو . . . نگفت که اینهمه غذا از نظر دینی اسراف است. بله، یک نفرهم اعتراض نکرد. چرا؟ که دیگر مسائل اجتماعی "" خودآگاهی اجتماعی" مطرح نبود !

اما همین مردمی که راجع به این مسئله حساسیت نداشتند بقدری دور هم می نشستند و خوشحال بودند و بحث میکردند و غش که حد نداشت! از چی؟ از اینکه لغتی را کشف کرده اند ، یک دستور زبانی برای عربی یافته اند ، یک " نسخه خطی" گیر آورده اند که میخواهند آن را بعربی ترجمه کنند ، " یک کتاب" در طب و ادویه پیدا شده که میخواهند آن را ترجمه کنند و هموزنش طلا بگیرند ! بحثهای فلسفی ، علمی ، ادبی ، زیبایی شناسی هنر، در اوجش بوجود آمد، بطوریکه تمدن عظیم اسلامی ، در

۵۱