عالیترین تجلیلها را از انسان بعمل آورده، به گونهای که در هیچ مکتب اومانیستی افراطی هم بشریت در این حد تجلیل نشده. انسان خویشاوند خداست، شبیه خداست، نماینده خداست و جانشین خدا در عالم طبیعت و نیز همه موجودات، و همه قوای طبیعت در تسخیر انسان است. و همه فرشتگان خداوند، در برابر انسان به سجود و به بندگی تسلیمند. یک چنین "آقا" ست در عالم. و کارش؟ درست کاری که خدا در عالمِ وجود کرده و میکند و میتواند شبیه آن را
بدبینی و نیاز به یافتن راه بوجود میآید، و سرانجام
راه را مییابد. این "بازیافتن مذهب"، پس از نفی آن سنتهای
متحجر ارثی، همان است که امروز قابل طرح است، نه تنها در سطح
ایران، نه تنها در سطح جامعههای مذهبی ما، که در سطح روشنفکران
همه جهان، و در سطح وجدان آگاه و عصیانی نسل جوان امروز
دنیا، و قابل پذیرش! مذهبی است ماوراء فلسفه، ماوراء علم،
و ماوراء صنعت، مذهب "خودآگاهی" است. خود آگاهی،
نه مذهبی که عبارت است از مجموعه تکرارهای مکررات ارثی
گذشته -مکرراتی که معلوم نیست بال دو هزار سال پیش
است یا مال زمان ناصرالدین شاه، و فقط چون "کهنه" شده است،
"مقدس" شده.