برگه:حافظ قزوینی غنی.pdf/۹۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
صز

بر نقّادان رَسْتهٔ[۱] بلاغت و جوهریان روز بازارِ فضل و براعت، نامداران خِطّهٔ سخن و شهسواران عرصهٔ ذَکَا و فَطَن، سالکان مسالک نظم و نثر و مالکان ممالک دقایق شعر پوشیده نیست که گوهر سخن در اصل خویش سخت قیمتی و با صفا، و کلام منظوم در نفس خود عظیم نفیس و گرانبهاست، در دکّان امکان هیچ متاعی ازو[۲] گرانمایه‌تر نتوان خرید، و در بازار اَدْوار هیچ بضاعت ازو با رفعت‌تر نتوان دید، صیرفی خرد را نقدی از آن عزیرتر بدست دل نیاید، و نقشبند فکرت را صورتی از آن زیباتر در پردهٔ خیال رخ ننماید، وزن و مقدار این درّ شاهوار ندانند الّا خردمندان کامل، و قدر و اعتبار این نقدِ تمام عیار نشناسند الّا جوهریان

    حقایق و معارف قائل کلمهٔ انا کلام اللّه انّاطق اسد اللّه الغالب علیّ بن ابی طالب شهنشهی که سحرگاه روز فطرت بود غرض وجود شریفش ز خلقت انسان مکرّمی که ز لطف قدیم لم یزلی حدیث منقبتش گشته زیور قرآن امیر ملک ولایت که شد ز مبدأ حال برای مدحت او مستعدّ نطق زبان» ولی در هیچیک از نسخ قدیمه مانند حن و هندی و ملِک و نسخهٔ آقای رشید یاسمی و نسخهٔ آقای دبیرخاقان و نسخهٔ آقای تقوی شمارهٔ ۲ بهیچوجه من الوجوه از جملهٔ مزبور اثری نیست و بدون شک الحاقی میباشد از متأخّرین در عهد صفویّه بقصد اینکه خواجه را از نظر بعضی مصالح شیعه قلمداد کنند،

  1. چنین است یعنی «رسته» با سین مهمله در نسخهٔ آقای حاج حسین آقا ملک و بدون شبهه