برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۸۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
مقدمات کودتا

میگویند که: شاهزادهٔ نصرةالدوله وزیر خارجهٔ حکومت وثوق‌الدوله که از هنگام مسافرت با شاه در فرنگستان مانده بود، از فرنگستان با شتاب و تعجیل برای اداره کردن کودتائی که در اروپا مقدمات آنرا فراهم آورده بود بایران تاخته و تا همدان رسید، ولی بسته شدن جادهٔ همدان ـ قزوین بسبب بارش برف مانع گردید که شهزاده بموقع خود را بمرکز برساند و سیدضیاءالدین بمساعدت مستر هاوارد کونسول انگلیس در تهران که مردی صاحب نفوذ و با نصرةالدوله نیز مناسبات خوبی نداشت[۱]، پیش افتاده کودتا را اداره کرد و شاهزاده روزی وارد پایتخت شد که پدر و برادرش سالار لشکر دستگیر شده و حبس بودند و مشارالیه را با اتومبیل او ضبط کردند و نزد پدر و برادرش بردند!

هرگاه روابط فیروز (نصرةالدوله) با مستر هاوارد خوب بود یا سر پرسی کاکس در تهران میبود، شکی نیست که کودتا بدست او انجام شده بود و این واقعه یعنی واقعهٔ بارش برف و عداوت مستر هاوارد در سر دوراهی تاریخ باعث خیلی آثار گردید.


  1. در سفارت انگلیس زمان «سر پرسی کاکس» وزیر مختار دانشمند و مجرب انگلستان دودستگی و اختلاف نظری پیدا شده بود، علت آن بود که مستر هاوارد که فارسی را خوب حرف میزد و مردی صاحب نفوذ بود میل داشت غالب کارها بوساطت او انجام گیرد ولی دولتیان مستقیماً با وزیر مختار سروکار داشتند و شاید کارهایی بخلاف میل و اطلاع مستر هاوارد انجام میگرفت، ازینرو هاوارد با نصرةالدوله و صارم‌الدوله که همه‌کارهٔ کابینه و رابط بین سفارت و دولت بودند سروسری نداشت و برخلاف با سیدضیاءالدین دوست و رفیق بود و سید جزو دستهٔ هاوارد محسوب میشد و این مخالفت تا ورود مستر نرمان و سر پرسی لرن و بعدها تا عهد سلطنت رضاشاه که او هم مستقیماً از دوستان هاوارد بود دوام یافت، و مستر هاوارد در این مدت با نصرةالدوله و تیمور تاش و دوستان ایشان میانهٔ خوشی نداشت، و عاقبت هم تیمور و فیروز موفق شدند زیر پای آقای هاوارد را جاروب کنند و بانگلستان از او شکایت کردند و احضار شد و بسمت مأموریت سوریه نامزد گردید. روزی که مستر هاوارد میخواست از ایران برود با آنکه من خانه‌نشین بودم بعنوان وداع بخانهٔ من آمد و در ضمن صحبتها گفت: «تیمور تاش بمسافرت بلندن میرود و گمان ندارم درین سفر زیاد بمشارالیه خوش بگذرد، و اتفاقاً این همان سفریست که بعد از مراجعت از آن سفر مورد خشم شاه واقع و نابود گردید!... و نیز شنیده‌ام که این دیپلومات با فراست گفته بود که می بینم فیروز و تیمور بدار آویخته شده‌اند. و میگویند مقالاتی که در شرق نزدیک در تمجید از فعالیت تیمور و اینکه همه‌کاره اوست و پهلوی آلتی در دست تیمور بیش نیست و غیره ـ بقلم مستر هاوارد بوده است ولی قسمت اخیر این اخبار را باید باقید احتیاط نگریست!
۶۲