برگه:تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، جلد اول.pdf/۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ احزاب سیاسی ایران

قابل درج است!

علت واضح بود، تعلیم نثر در آن اوقات متداول نبود و در مدارس قدیم بتعلیم فارسی خاصه نثر زیاد اهتمام نمیشد و اگر توجهی میشد نسبت بمراسلات و اخوانیات بود نه نسبت بمعقولات یا خطابیات، و اساساً در ایران این نوع نوشتها وجود نداشت و تنها درسی که ما ازین نوع در آن اوقات یاد گرفته بودیم، مقالات جراید مشروطه بود که از حیث مدت و مادت برای تربیت جوانان کفایت نمینمود.

جواب مدیر روزنامه مرا دلسرد نساخت، بلکه بر جد و پشت کار من افزود و چنانکه گفتم در سال ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ مقالات سیاسی و اجتماعی و تاریخی من بامضای م.بهار در روزنامها توجه مردم را جلب کرد.

در ۱۳۲۸ روزنامهٔ نوبهار را که ناشر افکار حزب دموکرات ایران بود دایر کردم ـ و در همان سال حزب نامبرده بهدایت دوستان اداری و بازاری و با تعالیم حیدر خان عمواوغلی که از پیشوایان احرار مرکز و بخراسان مسافرت جسته بود دایر گردید و من نیز بعضویت کمیته ایالتی اینحزب انتخاب شدم.

دولت تزار در ایران از مستبدان حمایت میکرد، و در خراسان قوائی وارد کرده بود و اسباب نارضائی احرار شده بود ـ دموکراتها هم منفور روس‌ها بودند، بنابراین روش من در روزنامهٔ نوبهار و بعد تازه‌بهار مخالفت با بقای قوای روسیه در ایران و مخاصمه باسیاست آندولت بود.

اینکار خالی از مخاطرات عظیم نبود. اما آزادیخواهان آن عصر، مخاطرات را در راه مقصود مقدس خویش بجان خریدار بودند، تاریخ زندگانی آزادیخواهان قدیم خاصه دموکراتها پر است از این قبیل مخاطرات و فداکاریها و از جان گذشتگیها و تنها چیزی که ایران را تا حدی نجات داد، همین پاکی نیت و صفای عقیدت و ایمان کامل بحریت و استقلال بود.

بالجمله در سال ۱۳۲۹ و ۱۳۰ داستان شوستر و التیماتوم روس و قصابی تبریز و گیلان و بسته شدن مجلس دوم و دیکتاتوری ناصرالملک بمیان آمد.

دموکراتهای خراسان نیز بر حسب تلگرافی که بامضای سلیمان‌میرزا از تهران رسید و دستور مقاومت بحزب داد ـ بازارها را بستند و اسلحه برداشتند، ولی اتفاقی افتاد که مارا از حوادث ناگزیری بر کنار داشت. و آن پاره شدن سیم تلگراف بین

ه‍