برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۲).pdf/۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۹۶

«این لشکرکشی بی‌مطالعه و غیرلازم و مخالف عدل و انصاف بود.»[۱]

لرد اوکلند و عده‌ای از مشاورین او دارای این عقیده بودند که دولت ایران به تحریک روسها اهمیت هندوستانرا تهدید میکند و همین تصورات سبب شد که حکومت هندوستان بفکر تجهیزات افتاد. یک دلیل دیگرشان این بود که چون پادشاه ایران وفات نموده و شاه دیگر جای او را گرفته است، شاه جدید با سیاست دولت انگلیس موافق نیست و با دولت روس نزدیک است. سیاسیون انگلیس در آنروز عقیده داشتند اگر هرات بدست دولت ایران افتد نه تنها افغانستان، پنجاب و سند را دولت ایران تصرف خواهد نمود بلکه هندوستان انگلیس نیز دوچار خطر خواهد گردید. بنا براین انگلیس، افغان و سیکها باید بر ضد دشمن عمومی یعنی ایران متحد شوند.

نویسنده دیگر که یکی از عمال وزارت امور خارجهٔ انگلستان میباشد، موسوم به انگس همیلتون[۲] در کتاب خود موسوم به مسائل آسیای مرکزی[۳] مینویسد:

«در این تاریخ انگلیسها چنین تصور مینمودند که دولت روس رشته‌ای بگردن صدراعظم ایران انداخته بهر جا که میل دارند او را هدایت میکنند و بوسیلهٔ او در تمام امور داخلی ایران دخالت مینمایند. از آنجائیکه صدراعظم ایران در دست آنها است بدستور ایشان اشخاص بمشاغل دولتی نامزد و برقرار میشوند، روسها هستند که همه را پناه داده مجرمین را حفظ میکنند. حاکم آذربایجان تحت‌الحمایهٔ آنها است، بایالت خراسان چشم طمع دوخته‌اند و تمام هم خود را صرف توسعهٔ نفوذشان در در نواحی شرقی بحر خزر مینمایند.

دولت ایران بروسها اجازه داده است که در رشت قنسول داشته باشند و نمایندهٔ تجارتی آنها در تمام نقاط ایران برقرار شود. تمام اقدامات علیه نفوذ دولت انگلیس


  1. Ijunet, illadvised and Unnecessary.
  2. Angus Hamilton.
  3. Problems of the Middle the East P. 74