«این لشکرکشی بیمطالعه و غیرلازم و مخالف عدل و انصاف بود.»[۱]
لرد اوکلند و عدهای از مشاورین او دارای این عقیده بودند که دولت ایران به تحریک روسها اهمیت هندوستانرا تهدید میکند و همین تصورات سبب شد که حکومت هندوستان بفکر تجهیزات افتاد. یک دلیل دیگرشان این بود که چون پادشاه ایران وفات نموده و شاه دیگر جای او را گرفته است، شاه جدید با سیاست دولت انگلیس موافق نیست و با دولت روس نزدیک است. سیاسیون انگلیس در آنروز عقیده داشتند اگر هرات بدست دولت ایران افتد نه تنها افغانستان، پنجاب و سند را دولت ایران تصرف خواهد نمود بلکه هندوستان انگلیس نیز دوچار خطر خواهد گردید. بنا براین انگلیس، افغان و سیکها باید بر ضد دشمن عمومی یعنی ایران متحد شوند.
نویسنده دیگر که یکی از عمال وزارت امور خارجهٔ انگلستان میباشد، موسوم به انگس همیلتون[۲] در کتاب خود موسوم به مسائل آسیای مرکزی[۳] مینویسد:
«در این تاریخ انگلیسها چنین تصور مینمودند که دولت روس رشتهای بگردن صدراعظم ایران انداخته بهر جا که میل دارند او را هدایت میکنند و بوسیلهٔ او در تمام امور داخلی ایران دخالت مینمایند. از آنجائیکه صدراعظم ایران در دست آنها است بدستور ایشان اشخاص بمشاغل دولتی نامزد و برقرار میشوند، روسها هستند که همه را پناه داده مجرمین را حفظ میکنند. حاکم آذربایجان تحتالحمایهٔ آنها است، بایالت خراسان چشم طمع دوختهاند و تمام هم خود را صرف توسعهٔ نفوذشان در در نواحی شرقی بحر خزر مینمایند.
دولت ایران بروسها اجازه داده است که در رشت قنسول داشته باشند و نمایندهٔ تجارتی آنها در تمام نقاط ایران برقرار شود. تمام اقدامات علیه نفوذ دولت انگلیس
- ↑ Ijunet, illadvised and Unnecessary.
- ↑ Angus Hamilton.
- ↑ Problems of the Middle the East P. 74