بعد از آن غراف مشارالیه خواهش کرد که شرحی مشتمل بر قبول تشریفات نوشته شود، این است مواد شرحی که از جانب امیر نظام بغراف نوشته شد:
دوست مشفق مهربان؛ تشریفاتیکه برای سلام عام و ورود نواب مستطاب شاهزاده خسرومیرزا بعمارت سارقلو و پطرهاف آورده بودند ترجمه شد و بنظر ایشان رسید، فرمودند که من فرزندی از دولت علیه ایران هستم که بدربار اعلیحضرت امپراطور اعظم کل ممالک روسیه مأمور شدهام. همانطوریکه در آندولت اوامر اعلیحضرت شاهنشاه را بطوع و رغبت قبول میکردم در این حضرت نیز اطاعت احکام علیه اعلیحضرت امپراطوری را برضا و خوشنودی بر خود لازم میشمارم و اگر اجازت تمنا از حضرت امپراطوری بمن ارزانی شود بمقام استدعا بر میآیم که در روز سلام عام برای مزید افتخار و امتیاز من، جواب عرایض مختصر مرا اعلیحضرت امپراطوری بلفظ مبارک خود ادا فرمایند، والسلام.»[۱]
نویسنده سفرنامه شرح مفصلی از اوضاع پطرزبورغ و شرح محلهائی که در روزهای اول توقف در همراهی شاهزاده خسرومیرزا بآنجاها رفته و تماشا نمودهاست مینویسد و عمارتهای سلطنتی یکان یکان شرح میدهد تا اینکه در روز یکشنبه ۲۲ صفر ۱۲۴۵ که بحضور امپراطور رسیدهاند تفصیل آنرا مینویسد و میگوید:
«سلام عام موافق تشریفاتی که سابقاً تحریر یافته است اتفاق افتاد. غراف سوخلین که مأمور متوجه امور سفارت بود در ساعت ده یعنی دو ساعت بظهر مانده با کالسکهها و یدکیها و سایر لوازم تشریفات بمیدان سرای عمارت ... رسید، بعضی از ملتزمین او را در وسط پله عمارت استقبال کرده مقربالحضره میرزا محمود و میرزا صالح در اطاق اول، امیرالامراءالعظام امیر نظام در اطاق دوم و نواب شاهزاده در اطاق سوم او را پذیرفتند.
بعد از ادای مراسم تعارفات لازمه از عمارت بیرون آمده سوار کالسکهها شدند و ترتیب کالسکهها را پیش از وقت چنین داده بودند که هر که در پایه کمتر بود کالسکه او پیشتر واقع شود و راه برود، کالسکه نواب شاهزاده عقب همه کالسکهها اتفاق
- ↑ سفرنامه میرزا مصطفی (صفحه ۹۷)