برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۱۴۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۳۸

فصل ششم – اگر جنگ و نزاعی فیمابین دولت علیه ایران و افغان اتفاق افتد، اولیای دولت بهیه انگلیس را در آن میانه کاری نیست و بهیچ طرف کمک و امدادی نخواهند داد مگر اینکه بخواهش طرفین واسطه صلح گردند.

فصل هفتم – در صورتی که در سواحل دریای قلزم چوب و اسباب مهیا شود، شاهنشاه ایران خواهش فرماید که از خورهای بحر مزبور کشتیهای جنگی سازند، پادشاه ذیجاه انگلستان اجازت بمعلم و عملجات کشتی ساز و غیره از دارالسلطنه لندن و هم از بندر بمبئی عطا نمایند که بخدمت شاهنشاه ایران حاضر و بخدمت مرجوعه مأمور شوند و مواجب و اخراجات آن با سرکار پادشاه جم جاه دولت علیه ایران باشد، بموافق قراریکه با ایلچی دولت بهیه انگلیس داده خواهد شد.

فصل هشتم – اگر از رؤسای ایران کسی بخواهد دشمنی کند و یاغی شود و فرار بمملکت انگلیس نماید بمحض اشارت امنای دولت علیه ایران، آنکس را از ولایت مزبور بیرون کنند و اگر بیرون نرود او را گرفته روانه ایران نمایند و در صورتیکه پیش از رسیدن آن کس بولایت مزبور اشارتی از امنای دولت علیه ایران درباره او بحاکم آن حدود رسد آن کس را رخصت فرود آمدن ندهند و اگر بعد از ممانعت آن کس فرود آید او را گرفته روانه ایران نمایند.

فصل نهم – اگر در بحرالعجم اولیای دولت بهیه ایران را امدادی ضرور شود، اولیای دولت بهیه انگلیس بشرط امکان و فراغ بال، در آن وقت کشتی جنگ و قشون بدهند و اخراجات آنرا موافق برآورد آنوقت قطع و فصل نموده بازیافت نمایند کشتی‌های مزبور بر آن خورها و لنگرگاهها عبور کند که امنای دولت علیه ایران نشان بدهند و از جای دیگر بی رخصت و ضرورتی عبور نکنند.

فصل دهم – مواجب صاحبان و عمله و معلم و غیره را از امنای دولت بهیه انگلیس خواهند داد ولیکن چون شاهنشاه جم جاه ایران نخواستند کسیکه بخدمت ایشان مشغول باشد از عنایات خسروانه بی‌بهره باشند، لهذا از وفور عنایت بموجب تفصیل ذیل، صاحبان و معلمان و عمله‌ای که اکنون در رکاب ظفر انتساب شاهنشاه جم‌جاه ایران حاضر و مشغول خدمت میباشند و هر یک از صاحبان مرتبه‌های حشو