پرش به محتوا

برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد اول.pdf/۸۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف الف بعده الخا
اختر مسعود
 

منظوم نمودم در ضمن کتاب عقل و جنون و دلکش و پریوش را هم نظم نمودم و بچاپ رسانیدم چون انوار السهیلی سخت و مشکل و گاهی طبع از آن فرار می‌ کرد ۲۵ سال طول کشید تا تمام شد. کتب دیگر از قبیل آلمان نامه، بهرام نا مه؛ نخجیر نامه؛ مشروطه نامه و دیوان غزل و قصاید هم علاوه دارم مجموعا قریب شصت هزار بیت می‌شود. آقای گلشن حقا از شعراء شیرین بیان این عصر و دارای قدرت عجیبی بود. پس از این شرح در کتاب نامه سخنوران چند غزل ویك مسمط مصنوعه که از هر طرف خوانده شود دارای قافیه است نقل نموده و نیز عکسی از آنمرحوم‌گر اور کرده است.

مرحوم گلشن در اثر عارضه کسالت در ١۴ مرداد ۱۳١۶ شمسی دارفانی را وداع گفت و روح شریفش باشیان خلد پرواز نمود گلشن با اینکه اشعار زیاد سروده ولی جز منتخباتی از غزلیات‌ایشان که بهمت آقای سپنتا مدیر روزنامه سپنتا در بمبئی چاپ شده بقیه نشر نشده است. و نیز گاه گاهی در خلال شماره‌های اختر مستو د بعضی از حکایات منظوم انوار السهیلی اثر طبع آنمرحوم بچاپ رسیده من جمله اشعار زیر است که در شماره ۱۷ سال اول مورخ سه شنبه ۶ شهر رمضان ۱۲۹۹ شمسی تحت عنوان ( ادبیات ) چاپ شده ما برای نمونه آنرا نقل می‌نمائیم.

گفت مصداق باب سیزدهم * هست گفتار شاه دل قلزم * آنچه پرش نمود شاه از من اندرین باب می‌شود روشن * شاه باید که با ملازم خویش * آورد اول امتحان در پیش زرهربك كه شد تمام عیار * کندش اعتماد در هر کار * دید از هر که باگی و اخلاص بر خویش کند بخدمت خاص * هر که پرهیز کار و راست ره است * در دلش احتراز از کنه است راست کیش است و راست گفتار است ** همه در راستیش کردار است این چنین کس‌امین شه شاید * بجز این کس‌امین نمی‌باید * هر که را راستی بود پیشه شکش از خداست‌اندیشه * آنکه ترسید از خدای ناچار * نر سد بر رعیتش آزار ( دنباله اشعار زیاد است و ما برای خوف از اطناب بنقل همین اندازه قناعت می‌نمائیم. )

گلشن ایرانپور، پس از مرگ از خود اولادی باقی نگذاشت و فقط اشعار و دوره ‌های روزنامه او نام ویرا مخلد و پایدار ساخته است.

دانش اصفهان که در روزنامه خود فوت استاد خود گلشن را تسلیت گفته می‌نویسد گلشن ایرانپور اولاد نداشت و لذا مرك او بدون سروصدا بود. و شاید بعضی از همکاران او هم از فوت او اطلاع پیدا نکردند این است طرز رفتار و اظهار حق‌شناسی مردم از یکنفر شاعر و نویسنده.

(۵۱) اخگر

روزنامه اخگر منطبعه اصفهان دو دوره مختلف راطی نموده است. دوره اول